استاندارد حسابداري شماره 31 -بخش 2
 
 
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
 
پیوندهای روزانه
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 34
بازدید دیروز : 112
بازدید هفته : 146
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 3443
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



 
استاندارد حسابداري شماره 31 -بخش 2
نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391
ساعت : 1:10
نویسنده : سیامک

 

همچنين پيوست استاندارد حسابداري شماره 6 با توجه به تغييرات فوق اصلاح مي شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 11 تجديد نظر شده 1386 با عنوان ” داراييهاي ثابت مشهود“77 ، و 82 استاندارد حسابداري شماره 11 به شرح زير اصلاح و بند 76 آن ،51 ، بندهاي 3حذف مي شود: 3 . اين استاندارد براي موارد زير كاربرد ندارد: الف. ... ج . داراييهاي ثابت مشهودي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده باشد.با اين حال، اين استاندارد براي داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در توسعه يا نگهداري داراييهاي مندرج در بندهاي ” الف“ و ” ب“ كاربرد دارد. 51 . استهلاك دارايي از زمان آماده شدن آن براي استفاده، يعني زماني كه دارايي در مكان وشرايط لازم براي بهره برداري است، شروع مي شود و از تاریخی كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 باعنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي مي شود يا تاريخ بركناري دائمي يا واگذاري آن، هر كدام زودتر باشد، متوقف مي شود. بنابراين ... 77 . موارد زير بايد براي هرطبقه از داراييهاي ثابت مشهود در صورتهاي مالي افشا شود: ه . صورت تطبيق مبلغ دفتري در ابتدا و انتهاي دوره به گونه اي كه موارد زير را نشان دهد: - اضافات ، - فروش، سايرواگذاريها، داراييهاي بركنار شده و داراييهايي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31باعنوان ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“،به طور مستقل يا د ر قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است . 82 . استفاده كنندگان صورتهاي مالي ممكن است اطلاعات زير را در رابطه با نيازها يشان مربوط تلقي كنند. بنابراين افشاي اين مبالغ توسط واحد تجاري توصيه مي شود: الف . … ج . مبلغ دفتري داراييهاي بركنار شده اي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده به عنوان آماده نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نشده است، و د . … اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 17 تجديد نظر شده 1386 با عنوان ” داراييهاي نامشهود“ بندهاي 74و3 و 96و 95،استاندارد حسابداري شماره 17 به شرح زير اصلاح و بند 92 آن حذف ، مي شود: 3 . اين استاندارد ازجمله در موارد زير كاربرد ندارد: الف . … و . داراييهاي نامشهود ي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 باعنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده ، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است. 74 . ... محاسبه استهلاك از زماني كه دارايي طبق استاندارد حسابداري شماره 31 ب ا عنوا ن ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طو ر مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد ، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي مي شود و يا تاريخ قطع شناخت، بايد متوقف شود. روش … 95 . محاسبه استهلاك دارايي نامشهود با عمر مفيد معين، در صورت عدم استفاده از آن متوقف نمي گردد، مگر اينكه دارايي به طور كامل مستهلك شده با شد طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد ، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده باشد. 96 . واحد تجاري بايد موارد زير را به تفكيك داراييها ي نامشهود ايجاد شده در واحد تجاري و سايرداراييهاي نامشهود در صورتهاي مالي افشا كند : الف . … ج . صورت تطبيق ناخالص مبلغ دفتري، استهلا ك انباشته و كاهش ارز ش انباشته در ابتدا وانتهاي دوره كه بر حسب مورد نشان دهنده موارد زير باشد : اضافات : داراييهايي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 باعنوان ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده“، به طو ر مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، بركناريها و ساير واگذاريها ، اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 18 تجديدنظر شده 1384 با عنوان ” صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري فرعي“ بندهاي 9 و 10و22و 32 استاندارد حسابداري شماره 18 به شرح زير اصلاح و بند 11 آن حذف ، مي شود: 9 . صورتهاي مالي تلفيقي بايد واحد تجاري اصلي و كليه واحدهاي تجاري فرعي آن را د ر برگير د. 10 . صورتهاي مالي تلفيقي، واحد تجاري اصلي و كليه واحدهايي را در بر مي گيرد كه تحت كنترل واحد تجاري اصلي قرار دارند 22 . سود يا زيان خالص فعاليتهاي عادي عمليات در حال تداو م طي دوره كه قابل انتساب به اقليت است بايد تحت عنوان سهم اقليت به طور جداگانه ذيل صورت سود و زيان تلفيقي ارائه شو د. 32 . در صورتهاي مالي جداگانه، سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوا ن ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نشده است بايد به بهاي تمام شده پس از كسر ذخيره كاهش دائمي در ارزش يا مبالغ تجديد ارزيابي و منطبق با رويه حسابداري واحد سرمايه گذار د ر مورد سرمايه گذاريهاي بلند مدت طبق استاندارد حسابداري شمار ه 15با عنوان ” حسابداري سرمايه گذاريها“ منعكس شو د. با سرمايه گذاري در واحد هاي تجاري فرعي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است بايد طبق استاندارد ياد شده برخورد شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 19 (تجديد نظر شده 1384 ) با عنوان ” تركيبهاي تجاري“ بندهاي 25 و 60 استاندارد حسابداري شماره 19 به شرح زير اصلاح مي شود: 25 . واحد تحصيل كننده بايد در تاريخ تحصيل، بهاي تمام شده تركيب تجاري را براساس ارزش منصفانه داراييها و بدهيهاي قابل تشخيص واحد تحصيل شده (در مورد داراييها يي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش وعمليات متوقف شد ه“ ، به طور مستقل يا د ر قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است براساس خالص ارز ش فروش) كه معيارهاي شناخت مطرح شده در بند 26 را احراز مي كنند، تخصيص دهد. هرگونه مابه التفاوت بين بهاي تمام شده تركيب تجاري و سهم واحد تحصيل كننده از خالص ارزش منصفانه (خالص ارزش فروش د ر مورد داراييهاي طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فرو ش) داراييها . ، و بدهيهاي قابل تشخيص، بايد مطابق بندهاي 35 تا 37 . 50 و 51 به حساب گرفته شود 60در اجراي بند 59 ، واحد تحصيل كننده بايد موارد زير را افشا كند: الف . صورت تطبيق مبالغ دفتري سرقفلي در ابتدا و انتهاي دوره به گونه اي كه موارد زيررا به تفكيك نشان دهد: 1 . مبلغ ناخالص، استهلاك انباشته و كاهش ارزش انباشته در ابتداي دوره، 2 . سرقفلي شناسايي شده طي دوره به استثناي سرقفلي مربوط به يك مجموعه واحد كه در تاريخ تحصيل، معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را طبق استاندار د حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده احراز نمايد، 3 . سرقفلي مربوط به يك مجموعه واحد كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه طي دوره به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده يا سرقفلي واگذار شده طي دوره كه قبلا در يك مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش قرار نگرفته باشد، ... . 4 اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 20 با عنوان ” حسابداري سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري وابسته“ ، بندهاي 2226 و 29 استاندارد حسابداري شماره 20 به شرح زير اصلاح و بند 30 - مكرر به آن اضافه مي شود: 22 . حسابداري سرمايه گذاري در واحد تجاري وابسته به منظور انعكاس در صورتهاي مالي تلفيقي بايد به روش ارزش ويژه انجام شو د 26 . سهم واحد سرمايه گذار از سود يا زيا ن عمليات در حال تداو م واحد تجاري وابسته بايد د ر صورت سود و زيان تلفيقي واحد سرمايه گذار، بلافاصله بعد از سود يا زيا ن عمليات در حال تداو م گروه منعكس شو د. استهلاك يا حذ ف سرقفلي ناشي ازتحصيل واحد تجار ي وابسته كه در محاسبه سهم واحد سرمايه گذار از سود يا زيا ن عمليات در حال تداو م واحد تجار ي وابسته منظور شد ه است بايد افشا شو د. 29 . سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري وابسته در صورتهاي مالي جداگانه واحد سرمايه گذار كه صورتهاي مالي تلفيقي منتشر مي كند و طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوا ن ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نشده است بايد به بهاي تمام شده پس از كسر ذخيره كاهش دائمي در ارزش يا مبلغ تجديد ارزيابي به عنوان يك نحوه عمل مجاز جايگزين، منطبق با رويه حسابداري واحد سرمايه گذار د ر مورد سرمايه گذاريهاي بلند مدت طبق استاندارد حسابداري شماره 15 ب ا عنوا ن ”حسابداري سرمايه گذاريها“ منعكس شو د.باسرمايه گذاري در واحد تجاري وابسته كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوا ن ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طو ر مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است بايد طبق استاندارد ياد شده برخورد شود. -30 مكرر . زماني كه سرمايه گذاري در واحد تجاري وابسته اي كه قبلاً طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده“، به طور مستقل يا د ر قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، معيارهاي چنين طبقه بندي را ديگر احراز نكند، روش ارزش ويژه بايد به گونه اي اعمال شود كه گويي از زمان طبقه بندي اوليه آن به عنوان نگهداري شده براي فروش، بكار رفته است. صورتهاي مالي براي دور ه هاي مالي پس از تاريخ طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش نيز بايد تجديد ارائه شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 21 با عنوان ” حسابداري اجاره ها“ بند 29 - مكرر به شرح زير به استاندارد حسابداري شماره 21 اضافه مي شود: -29 مكرر. با يك دارايي مورد اجاره سرمايه اي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است بايد طبق استاندارد ياد شده برخورد شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 22 با عنوان ” گزارشگري مالي مياندوره اي“ ، بندهاي 520 و 27 اين استاندارد به شرح زير اصلاح مي شود: . 5 … همچنين آثار توقف يك بخش از واحد تجاري بر عملكرد مالي دوره مياني با اهميت تر از اثر آنها بر عملكرد مالي سالانه است . به … 20 . نمونه هاي زير مصاديقي از موارد افشاست كه طبق بند 19 انعكاس آنها در گزيده يادداشتهاي توضيحي لازم است . در ساير استانداردهاي حسابداري شيوه افشاي بسياري از اين اقلام مشخص شده است : ز . اقلام استثنايي … . 27 … بنابراين ، براي مثال ، اقلام يا استثنايي ، تغيير در رويه حسابداري يا تغيير دربرآورد حسابداري و اشتباه در صورتهاي مالي دوره هاي گذشته برمبناي اهميت آنها نسبت به اطلاعات ميان دوره اي شناسايي و افشا مي شود تا از برداشتهاي گمراه كننده كه ممكن است ناشي از افشا نكردن اطلاعات باشد، جلوگيري شود. هدف … اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 23 با عنوان ” حسابداري مشاركتهاي خاص“ بندهاي 31 و 33 استاندارد حسابداري شماره 23 به شرح زير اصلاح و بند 34 - مكرر به آن اضافه مي شود: 31 . سهم شريك خا ص در واحدها ي تجار ي تحت كنترل مشتركي ، يا تحت محدوديتها ي شديد بلندمد ت فعاليت ميكند و اين محدوديتها توانايي واحد تجاري را برا ي انتقا ل وجوه به شريك خا ص كاهش مي دهد، بايد براساس استاندارد حسابدار ي شمار ه 15 با عنوان ”حسابداري سرما يه گذاريها“ به حسا ب گرفته شود. 33 . سرمايه گذاري در واحدهاي تجاري تحت كنترل مشترك در صورتهاي مالي جداگانه شريك خاصي كه صورتهاي مالي تلفيقي تهيه مي كند و طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوا ن ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طو ر مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نشده است بايد به بهاي تمام شده پس از كسر ذخيره كاهش دائمي در ارزش يا مبلغ تجديد ارزيابي به عنوان يك نحوه عمل مجاز جايگزين منعكس شو د. با سرمايه گذاري در واحد تجاري تحت كنتر ل مشتركي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است بايد طبق استاندارد ياد شده برخورد شود. -34 مكرر . زماني كه سهم شريك خاص در واحدهاي تجاري تحت كنترل مشتركي كه قبلاً طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ” داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا در قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است ، معيارهاي چنين طبقه بندي را ديگر احراز نكند،روش ارزش ويژه ناخالص بايد به گونه اي اعمال شود كه گويي از زمان طبقه بندي اوليه آن به عنوان نگهداري شده براي فروش، بكار رفته است. صورتهاي مالي براي دوره هاي مالي پس از تاريخ طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش نيز بايد تجديد ارائه شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 26 با عنوان ” فعاليت هاي كشاورزي“ بند 37 استاندارد حسابداري شماره 26 به شرح زير اصلاح مي شود: 37 . واحد تجاري بايد صورت تطبيقي از تغييرا ت مبالغ دفتري داراييهاي زيستي غير مولد در ابتدا و انتهاي دوره را ارائه كند. درج اطلاعا ت مقايسه اي ضروري نيست. اين صور ت تطبيق بايد شامل موارد زير باشد: الف . … ج . كاهشهاي ناشي از فروش و طبقه بندي داراييهاي زيستي غيرمولد كه طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان ”داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه“، به طور مستقل يا د ر قالب يك مجموعه واحد، به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است ، پيوست شماره 3 : رهنمود بكارگيري اين رهنمود براي كمك به كاربرد استاندارد تدوين شده است و بخشي از استاندارد نمي باشد. آماده بودن براي فروش فوري - بند 8 يك دارايي غيرجاري يا مجموعه اي واحد در صورتي واجد شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش است كه براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن ، فقط برحسب شرايطي كه براي فروش چنين داراييهايي (يا مجموعه هاي واحدي ) مرسوم و معمول است، آماده باشد (بند 8) و واحد تجاري قصد و توانايي انتقال دارايي يا مجموعه واحد را در وضعيت فعلي آن، به خريدار داشته باشد . مثالهاي 1 تا 3 مواردي از احراز يا عدم احراز معيارهاي مندرج در بند 8 را نشان مي دهد. مثال 1 واحد تجاري به اجراي طرح فروش ساختمان دفتر مركزي خود متعهد شده و اقداماتي را براي يافتن خريدار آغاز كرده است. الف- واحد تجاري قصد دارد ساختمان را پس از تخليه به خريدار منتقل كند . زمان مورد نيازبراي تخليه ساختم ان براي فروش چنين داراييهايي معمول و مرسوم است . در تاريخ تعهد به اجراي طرح، معيار مندرج در بند 8 احراز شده است. ب- واحد تجاري تا زمان تكميل ساختمان جديد دفتر مركزي، به استفاده از اين ساختمان ادامه خواهد داد . واحد تجاري قصد ندارد پيش از تكميل ساختمان جديد ، ساختمان فعلي را تخليه و به خريدار منتقل كند . تأخير در زمان بندي انتقال ساختمان فعلي كه توسط واحد تجاري –فروشنده - تحميل شده است، نشانگر آن است كه ساختمان براي فروش فوري آماده نمي باشد. تا زمان تكميل ساختمان جديد معيار مندرج در بند8- احراز نمي گردد، حتي اگر يك تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي ساختمان فعلي دردست باشد. مثال 2 واحد تجاري به اجراي طرح فروش يك دستگاه توليدي متعهد شده و اقداماتي را براي يافتن خريدار آغاز كرده است . در تاريخ تعهد به اجراي طرح، سفارش هاي تكميل نشده مشتريان نيز وجود دارد .الف- واحد تجاري قصد دارد اين دستگاه توليدي را در حين انجام عمليات به فروش رساند .هر گونه سفارش هاي تكميل نشده مشتريان در تاريخ فروش به خريدار منتقل مي شود .انتقال سفارش هاي تكميل نشده مشتريان در تاريخ فروش بر زمان بندي انتقال اين دستگاه تأثيري نخواهد داشت . معيار مندرج در بند 8 در تاريخ تعهد به اجراي طرح، احراز شده است. ب- واحد تجاري قصد دارد اين دستگاه توليدي را پس از توقف عمليات به فروش رساند .واحد تجاري قصد ندارد پيش از متوقف نمودن تمام عمليات آن دستگاه و تكميل سفارشهاي مشتريان، دستگاه توليدي را به خريدار منتقل نمايد . تأخير در زمان بندي انتقال اين دستگاه كه توسط واحد تجاري -فروشنده- تحميل شده است، نشانگر آن است كه اين دستگاه براي فروش فوري آماده نيست . تا زمان توقف عمليات اين دستگاه، معيارمندرج در بند 8 احراز نمي شود، حتي اگر يك تعهد قطعي خريد براي انتقال آتي اين دستگاه در دست باشد. مثال 3 يك واحد تجاري قصد فروش مجموعه اي از املاك خود شامل زمين و تعدادي ساختمان را دارد كه از طريق تمليك وثيقه تحصيل كرده است: الف- واحد تجاري قصد ندارد پيش از تكميل بازسازي كه سبب افزايش ارزش فروش اين املاك مي شود، آنها را به خريدار منتقل كند. تأخير در زمان بندي انتقال اين املاك كه توسط واحد تجاري –فروشنده- تحميل شده است، نشانگر آن است كه اين املاك براي فروش فوري آماده نمي باشد. تا زمان تكميل بازسازي، معيار مندرج در بند 8 احراز نمي شود. ب- پس از تكميل بازسازي و طبقه بندي املاك به عنوان نگهداري شده براي فروش اما پيش ازدستيابي به تعهد قطعي خريد، واحد تجاري ملزم شد خسارتهاي زيست محيطي را جبران كند. واحد تجاري همچنان قصد فروش اين املاك را دارد . با اين حال، واحد تجاري پيش از جبران خسارت قادر به انتقال املاك به خريدار نيست . تأخير در زمان بندي انتقال املاك كه پيش از به دست آمدن تعهد قطعي خريد توسط ديگران تحميل شده، نشانگر آن است كه املاك براي فروش فوري آماده نيست . لذا معيار مندرج در بند 8 ديگر برقرار نمي باشد و درنتيجه طبق بند 27 ، طبقه بندي اين املاك به عنوان نگهداري شده براي فروش، متوقف مي شود. انتظار تكميل فروش طي يكسال - بند 9 - مثال 4 : فروش يك دارايي غيرجاري - يا مجموعه اي واحد - بايد بسيار محتمل باشد -بند 8- از جمله انتظار رود فرايند فروش آن طي يك سال از تاريخ طبقه بندي تكميل گردد (بند 9- تا واجد شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش شود. در نمونه هاي زير، اين معيار احرازنمي گردد: الف- يك شركت ليزينگ، تجهيزاتي را براي فروش يا اجاره نگهداري مي كند كه اخيراً قرارداد اجاره آنها خاتمه يافته و هنوز شكل نهايي مباد له آنها در آينده -فروش يا اجاره – تعيين نشده است. ب- واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش اموالي كه هم اكنون از آن استفاده مي نمايد،متعهد شده است . معامله اموال به صورت فروش و اجاره مجدد از نوع اجاره سرمايه اي خواهد بود. استثنا براي معيار مندرج در بند 9 (بند 10 و پيوست شماره1) : الزام يك سال مندرج در بند 9 در وضعيتهاي محدودي ناديده گر فته مي شود كه دوره مورد نيازبراي تكميل فروش يك دارايي غيرجاري - يا مجموعه اي واحد - به سبب رويدادها و شرايط خارج از كنترل واحد تجاري، طولاني تر خواهد شد يا شده است و شرايط مشخص شده نيزاحراز گردد (بند 10 و پيوست شماره 1مثالهاي 5 تا 7 چنين وضعيتهايي را تشريح مي كند. مثال 5 يك واحد تجاري فعال در صنعت توليد برق به اجراي طرح فروش مجموعه اي واحد متعهد شده است كه بخش عمده اي از عمليات آن را تشكيل مي دهد. اين فروش مستلزم كسب مجوز قانوني است كه مي تواند دوره مورد نياز براي تكميل فروش را از يك سال طولاني تر ساز د. اقدامات مورد نياز براي كسب مجوز را نمي توان تا زمان يافتن خريدار و به دست آمدن تعهد قطعي خريد آغاز كرد . با اين حال، دستيابي به تعهد قطعي خريد طي يك سال آينده بسيار محتمل است . در چنين وضعيتي، شرايط بند الف پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك سال بند 9 احرازمي شود.مثال 6 يك واحد تجاري به اجراي طرح فروش يك دستگاه توليدي در شرايط فعلي آن متعهد شده واين دستگاه را در آن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كرده است . پس ازدستيابي به تعهد قطعي خريد، با بازرسي اموال توسط خريدار مشخص شد كه دار ايي مذكورمحيط زيست را آلوده مي كند و فروشنده از اين موضوع اطلاع نداشته است . واحد تجاري بايد اقدامات لازم به منظور رفع اين مشكل را انجام دهد كه اين امر دوره مورد نياز براي تكميل فروش را از يك سال طولاني تر خواهد كرد . متعاقباً واحد تجاري اقداماتي را براي رفع مشكل آغاز كرده كه به ثمر رسيدن آن بسيار محتمل است . در چنين وضعيتي، شرايط بند ب پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك سال مندرج در بند 9 احراز مي شود. مثال 7 واحد تجاري به اجراي طرحي براي فروش يك دارايي غيرجاري متعهد شده و آن دارايي را درآن تاريخ به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كرده است. الف- طي دوره يك ساله اول، شرايطي كه در زمان طبقه بندي اول يه دارايي به عنوان نگهداري شده براي فروش بر بازار حاكم بود رو به وخامت گذاشت و در نتيجه، دارايي تا پايان آن دوره، فروخته نشد . طي آن دوره، واحد تجاري برنامه بازاريابي دارايي را ادامه داد اما به دليل نبود پيشنهاد خريد مناسب، قيمت آن را كاهش داد . بازاريابي مؤثر دارايي با قيمتي كه با توجه به تغيير شرايط بازار منطقي است همچنان ادامه دارد . از اين رو،معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 و نيز شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي مستثني شدن از الزام يك سال احراز مي شود . در پايان دوره يك ساله اول، دارايي همچنان بايد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شود. ب- طي دوره يك ساله بعدي، شرايط بازار وخيم تر شد و دارايي تا پايان آن دوره نيز فروخته نشد. واحد تجاري بر اين باور است كه شرايط بازار بهبود خواهد يافت و قيمت دارايي بيش از اين سقوط نخواهد كرد . دارايي همچنان براي فروش، اما به مبلغي بيش از ارزش روز آن، نگهداري مي شود. در اين وضعيت، عدم كاهش قيمت نشان مي دهد كه دارايي براي فروش فوري ، به صورتي كه بند 8 الزام مي كن د، در دسترس نيست . به علاوه،براساس بند 9 دارايي بايد به قيمتي كه با توجه به ارزش منصفانه روز آن منطقي است،بازاريابي شود . بنابراين، شرايط مندرج در بند ج پيوست شماره 1 براي مستثني شدن ازالزام يك ساله بند 9 احراز نمي شود. طبق بند 27 ، طبقه بندي دارايي به عنو ان نگهداري شده براي فروش، متوقف مي شود. تشخيص يك دارايي بركنار شده:در بندهاي 14 و 15 در بندهاي 14 و 15 استاندارد، الزامات تشخيص يك دارايي بركنار شده،ارائه شده است .مثال 8 موردي را نشان ميدهد كه يك دارايي به عنوان بركنار شده محسوب نمي شود. مثال 8 يك واحد تجاري استفاده از يك دستگاه توليدي را به دليل كاهش تقاضا براي محصول آن متوقف كرده است . با اين حال، دستگاه مزبور در شرايط آماده براي توليد حفظ مي شود و انتظارمي رود با افزايش تقاضا مجدداً مورد استفاده قرار گيرد . اين دستگاه به عنوان بركنار شده محسوب نمي شود. ارائه عمليات متوقف شده مربوط به داراييهاي غيرجاري يا مجموعه هاي واحد بركنار شده - بند 14 : بند 14 استاندارد، طبقه بندي داراييهاي بركنار شده را به عنوان دارايي نگهداري شده براي فروش منع مي كند. با اين حال، در صورتي كه داراييهاي بركنار شده مربوط به يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه اي از عمليات باشد، در تاريخ بركناري، در بخش عمليات متوقف شده گزارش مي شود. مثال 9 اين موضوع را نشان مي دهد. مثال 9 در دي ماه 6*13 يك واحد تجاري تصميم گرفت فعاليت كارخانه نخ ريسي خود ر ا، كه يك فعاليت تجاري عمده محسوب مي شود، متوقف كند . تمام فعاليتهاي كارخانه نخ ريسي طي سال منتهي به 29 اسفند 7*13 متوقف مي شود در صورتهاي مالي سال منتهي به 29 اسفند 6*13 نتايج عمليات و جريانهاي نقدي مربوط به كارخانه نخ ريسي به عنوان عمليات در حال تداوم و در صورتهاي مالي سال منتها ي به 29 اسفند 7*13 به عنوان عمليات متوقف شده درنظر گرفته مي شود و واحد تجاري افشاهاي الزامي در بندهاي 32 و 33 استاندارد را ارائه مي كند. تخصيص زيان كاهش ارزش به مجموعه هاي واحد بند 24 : طبق بند 24 استاندارد، هر گونه زيان كاهش ارزش يا سود بعدي شناسايي شد ه براي مجموعه هاي واحد بايد مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري آن مجموعه را كه در دامنه الزامات اندازه گيري استاندارد قرار مي گيرد كاهش يا افزايش دهد. در مثال 10 تخصيص زيان كاهش ارزش به مجموعه هاي واحد تشريح مي شود.مثال 10 يك واحد تجاري تصميم دارد گروهي از د اراييهاي خود را از طريق فروش واگذار كند . اين داراييها يك مجموعه واحد را تشكيل مي دهد، و به صورت زير اندازه گيري مي شوند: رقم اول =مبلغ دفتري درتاريخ گزارشگري قبل از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش- رقم دوم = مبلغ دفتري تجديد اندازه گيري شده بلافاصله قبل از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش میباشند سرقفلي 1500 و 1500 - داراييهاي ثابت مشهود به مبلغ تجديدارزيابي شده 4600 و 4000 -داراييهاي ثابت مشهود به بهاي تمام شده تاريخي 5700 و 5700 -موجودي كالا 2400 و 2200 سرمايه گذاري هاي جاري 1800 و 1500 -جمع 16000 و 14900 . واحد تجاري بلافاصله قبل از طبقه بندي مجموعه واحد بعنوان نگهداري شده براي فروش زياني معادل 100 ر 1 ميليون (۱۴/۹۰۰ - ۱۶/۰۰۰ )شناسايي مي كند. واحد تجاري، خالص ارزش فروش مجموعه واحد را معادل 000 ر 13 ميليون ريال برآورد كرده است. از آ نجا كه واحد تجاري بايد مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري كند،زيان كاهش ارزشي 900/1ميليون ریال (۰۰۰/۱۳ – ۹۰۰/۱۴)در زمان طبقه بندی اولیه این مجموعه با عنوان (نگهداري شده براي فروش)، شناسايي مي كند.زيان كاهش ارزش به داراييهاي غيرجاري مشمول دامنه كاربرد الزامات اندازه گيري استاندارد تخصيص مي يابد. بنابراين، زيان كاهش ارزش به موجودي كالا و سرمايه گذاريهاي جاري تخصيص نمي يابد. نحوه تخصيص زيان كاهش ارزش به شرح زير است: رقم اول= مبلغ دفتري درتاريخ گزارشگري قبل از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش- رقم دوم =زيان كاهش ارزش تخصيص يافته - رقم سوم =مبلغ دفتري تجديد اندازه گيري شده بلافاصله قبل از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش میباشد - سرقفلي 1500 و (1500) و 0 داراييهاي ثابت مشهود به مبلغ تجديدارزيابي شده 4000 و (165) و 3835 - داراييهاي ثابت مشهود به بهاي تمام شده تاريخي- 5700 و (235) و 5465 - موجودي كالا 2200 و ۰ و 2200 -سرمايه گذاريهاي جاري 1500 و ۰ و 1500 جمع 14900 و (1900) و 13000 - زيان كاهش ارزش، ابتدا مبلغ سرقفلي را كاهش مي دهد. سپس، مابقي زيان متناسب با مبلغ دفتري ساير داراييهاي غيرجاري به آنها تخصيص مي يابد. ارائه عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان - بند 32 : طبق بند 32 استاندارد، واحد تجاري بايد يك مبلغ واحد در متن صورت سود و زيان براي عمليات متوقف شده و جزئيات آن در يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي يا در بخش عمليات متوقف شده صورت سود و زيان -جدا از عمليات در حال تداوم - ارائه كند . مثال 11 نحوه اجراي اين الزامات را شرح مي دهد. جزئیات صورت سود و زيان: فروش خالص- بهاي تمام شده فروش - سود ناخالص- هزينه هاي فروش، اداري و عمومي- خالص ساير درآمدها و هزينه هاي عملياتي - سود عملياتي - هزينه هاي مالي- خالص ساير درآمدها و هزينه هاي غيرعملياتي - سود عمليات در حال تداوم قبل از ماليات - ماليات بر درآمد- سود خالص عمليات در حال تداوم - سود عمليات متوقف شده قبل از ماليات- اثر مالياتي- سود خالص ارائه دارايي غيرجاري - يا مجموعه واحد- طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش - بند 37 : طبق بند 37 استاندارد، واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش و داراييهاي يك مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را جدا از ساير داراييها در ترازنامه ارائه نمايد . بدهيهاي مجموعه واحدي كه به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي مي شود نيز بايد جدا از ساير بدهيها در ترازنامه ارائه گردد . اين داراييها و بدهيها نبايد با يكديگر تهاتر شوند و مبلغ آنها به طور جداگانه ارائه مي شود . جزئیات نحوه ارائه مجموعه هاي واحد نگهداري شده براي فروش در تراز نامه اين واحد تجاري به صورت زير است: داراييها : شامل داراييهاي جاري و داراييهاي غيرجاري -بدهيهاي جاري - حقوق صاحبان سهام- بدهيهاي غيرجاري -مازاد تجديد ارزيابي سرمايه گذاريهاي بلندمدت مربوط به داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش - سهم اقليت -جمع حقوق صاحبان سهام- جمع بدهيها و حقوق صاحبان سهام. - پيوست شماره 4 : مباني نتيجه گيري اين پيوست بخشي از الزامات استاندارد حسابداري شماره 31 محسوب نمي شود. پيشينه: 1 . پيش از تدوين اين استاندارد، طبقه بندي جداگانه داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و اندازه گيري متفاوت آنها در مقايسه با ساير داراييهاي غيرجاري، در استانداردهاي حسابداري ايران الزامي نشده بود . ليكن در استاندارد بين المللي گزارشگري مالي شماره 5 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهد اري شده براي فروش و عمليات متوقف شد ه، علاوه بر تجويز الزامات طبقه بندي و اندازه گيري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش،تعريف و نحوه ارائه عمليات متوقف شده نيز مشخص گرديده است . در نتيجه، به منظورهماهنگي با استانداردهاي بين المللي حسابداري، در ارديبهشت 1386 با تصويب كميته تدوين استانداردهاي حسابداري، پروژه اي با عنوان ”تدوين استاندارد حسابداري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده “ در دستور كار مديريت تدوين استانداردها قرار گرفت. 2 . پروژه ذكر شده در قالب يك كار پژوهشي براي گروه كا رشناسي مديريت تدوين استانداردها تعريف گرديد . گروه كارشناسي در ابتدا ادبيات و استانداردهاي مرتبط را بررسي و گزارش خود را با عنوان ”مطالعه تطبيقي گزارشگري مالي داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده و بررسي لزوم تدوين استاندارد در اين زمينه“ تهيه و در اختيار كميته تدوين استانداردهاي حسابداري قرار داد. 3 . پس از تأييد ضرورت تدوين استاندارد حسابداري براي داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده توسط كميته تدوين استانداردهاي حسابداري، گروه كارشناسي پيش نويس اوليه استاندارد ر ا تهيه كرد . اين پيش نويس در جلسات متعدد كميته تدوين استانداردهاي حسابداري بررسي و با انجام اصلاحات لازم ، متن پيشنهادي استاندارد تصويب شد. دلايل نياز به استاندارد حسابداري داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده: 4 . وجود استاندارد حسابدار ي مربوط به داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش وعمليات متوقف شده بنا به دلايل زير ضروري است: الف. بهبود اطلاعات در دسترس استفاده كنندگان صورتهاي مالي براي ارزيابي زمان بندي، مبلغ و احتمال تحقق جريانهاي نقدي آتي مرتبط با داراييها و مجموعه هاي واحد نگهداري شده براي فروش، ب . تبيين مشخص تر ضوابط مربوط به عمليات متوقف شده، و ج . تفكيك مناسب تر سود و زيان حاصل از عمليات متوقف شده از سود و زيان حاصل از عمليات در حال تداوم. دامنه كاربرد: 5 . بر اساس استاندارد، داراييهاي غيرجاري در صورتي به عنوان داراييهاي جا ري تجديد طبقه بندي ميشود كه معيارهاي استاندارد را براي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش احراز نمايد . از اين رو قصد مديريت براي فروش يا رسيدن به آخرين دوازده ماه استفاده مورد انتظار از داراييهاي غيرجاري را نمي توان به تنهايي دليلي براي تجديد طبقه بندي داراييهاي غيرجاري به داراييهاي جاري تلقي نمود. 6 . الزامات طبقه بندي و ارائه در استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعه هاي واحد قابل اعمال است و هر گونه استثنا تنها به الزامات اندازه گيري مربوط مي شود .بنابراين داراييهاي غيرجاري كه قبلاً به ارز ش منصفانه اندازه گيري شده اند ، از الزامات اندازه گيري اين استاندارد مستثني مي گردند. بديهي است كه داراييهاي جاري و بدهيهايي كه جزئي از يك مجموعه واحد است، در اندازه گيري مجدد بعدي نيز كماكان مشمول استانداردهاي حسابداري مربوط خواهد بود. 7 . طبقه بندي داراييهاي غيرجاري به عنوان نگهداري شده براي فروش به اين دليل انجام مي شود كه مبلغ دفتري اين داراييها عمدتاً از طريق فروش بازيافت مي شود . از اين رو داراييهاي غيرجاري كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز مي كنند و استفاده از آنها همچنان ادامه دارد، مشمول اين طبقه بندي قرار مي گيرند زيرا جريانهاي نقدي حاصل از استفاده از اين داراييها در مدت زمان باقيمانده تا فروش، نسبت به مبلغ فروش آنها ناچيز محسوب و مبلغ دفتري آنها عمدتاً از طريق فرو ش بازيافت مي شود. 8 . طبق استاندارد، دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري و احتساب استهلاك آن متوقف مي شود. همانگونه كه در بند 7 توضيح داده شد ه است ، جريانهاي نقدي مدت زمان باقي مانده استفاده از يك دارايي كه قصد فروش آن وجود دارد، نسبت به مبلغ فروش آن ناچيز است . بنابراين، حسابداري اين دارايي -يا مجموعه واحد – بايد بر مبناي فرايند ارزيابي، نه تخصيص، باشد . به علاوه، ادامه استهلاك دارايي ميتواند سبب كاهش مبلغ دفتري آن به كمتر از خالص ارزش فروش گردد . استدلال مخالف اين است كه هر چند دارايي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، اما هنوز در عمليات مورد استفاده قرار مي گيرد و تا زماني كه منافع استفاده از دارايي عايد واحد تجاري مي شود، بايد استهلاك آن ادامه يابد . از سوي ديگر، طبق سايراستانداردهاي حسابداري، زيان كاهش ارزش به ميزان مازاد مبلغ دفتري نسبت به مبلغ بازيافتني خواهد بود، نه به ميزان مازاد مبلغ دفتري نسبت به خالص ارزش فروش .همچنين، در اندازه گيري بعدي، چنانچه ار زش اقتصادي بيشتر از خالص ارزش فروش باشد، مازاد ارزش اقتصادي دارايي -مبلغ دفتري جديد - نسبت به خالص ارزش فروش -ارزش باقي مانده- مستهلك خواهد شد . با اين وجود، ارزش اقتصادي داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش تنها به اندازه خالص جريانهاي نقدي مورد انتظارپيش از فروش، با خالص ارزش فروش اختلاف خواهد داشت . اگر دوره فروش كوتاه باشد، مبلغ اين اختلاف معمولاً ناچيز خواهد بود . بنابراين، تفاوت زيان كاهش ارزش شناسايي شده و استهلاك بعدي طبق ساير استانداردهاي حسابداري در مقايسه با زيان كاهش ارزش و عدم استهلاك بعدي طبق اين استاندارد نيز ناچيز خواهد بود.حذف معافيت از تلفيق در مورد واحدهاي فرعي كه منحصراً با قصد فروش مجدد خريداري ونگهداري شده اند 9 . استاندارد، معافيت از تلفيق واحدهاي فرعي كه به طور موقت نگهداري مي شوند را حذف مي كند. دليل اين امر، برخورد يكنواخت با تمام داراييهاي نگهداري شده براي فروش به جاي تلفيق برخي داراييها و عدم تلفيق برخي ديگر است . اگر واحدهاي فرعي كه منحصراً به منظور فروش مجدد خريداري و نگهداري مي شوند، مطابق با استانداردحسابداري شماره 18 با عنوان صورتهاي مالي تلفيقي و حسابداري سرمايه گذاري درواحدهاي تجاري فرعي -تجديدنظر شده 1384 - از تلفيق معاف شوند، برخورد با داراييها ومجموعه هاي واحد درون چنين واحدهايي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را احراز مي كنند با ساير داراييها و مجموعه هاي واحد، يكنواخت نخواهد بود. طبقه بندي واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده نگهداري شده براي فروش در صورت سود و زيان: 10 . واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده اي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را كسب مي كنند، به عنوان عمليات متوقف شده طبقه بندي ميشوند، زيرا واگذاري اين واحدها به يكي از دلايل زير انجام مي شود: الف. واحد فرعي نسبت به واحد تجاري اصلي ، فعاليت تجاري متفاوتي دارد و بنابراين واگذاري آن همانند واگذاري يك فعاليت عمده تجاري است. ب . نهادهاي نظارتي، واحد تجاري را ملزم به واگذاري واحد فرعي مي كنند، زيرا واحد تجاري به غير از اين واحد فرعي، مالك حجم وسيعي از اين نوع خاص از عمليات در آن منطقه جغرافيايي خاص است . در چنين حالتي واحد فرعي بايد فعاليت عمده باشد.جايگزيني اصطلاح ”خالص ارزش فروش“ با اصطلاح ”ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش“ 11 . در استاندارد، از اصطلاح ” خالص ارزش فروش “ به جاي اصطلا ح ” ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش “ استفاده شده است . با توجه به اينكه، داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش، در آينده نزديك به فروش مي رسند استفاده از ارزشهاي فروش در مباني اندازه گيري آنها مناسبتر به نظر مي رسد. از سوي ديگر، اصطلاح ”خالص ارزش فروش“داراي مفهوم روشني است و نسبت به ” ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش“ ابهام كمتري دارد . بنابراين، عليرغم استفاده از اصطلاح ” ارزش منصفانه پس از كسر مخارج فروش “ در استاندارد بين المللي گزارشگري مالي شماره 5، كميته اصطلاح ”خالص ارزش فروش“ را جايگزين آن كرد. طولاني تر شدن دوره مورد نياز براي تكميل فروش دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد)طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش -پيوست استاندارد: 12 . در اغلب موارد، دوره فروش داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش، حد اكثر طي يك سال تكميل مي شود. طولاني تر شدن دوره تكميل فروش اين اقلام از مدت يك سال، حالت خاص محسوب مي شود كه شرايط آن و نيز نحوه عمل در بند 10 استاندارد مطرح شده است . بنابراين توضيحات اضافي مربوط به مصاديق و حالتهاي مختلف طولاني تر شدن دوره تكميل فروش در پيوست استاندارد ارائه شده است تا ضمن جلوگيري از تعدد الزامات استاندارد، صرفاً واحدهاي تجاري مشمول به آن مراجعه نمايند. شناسايي زيانهاي كاهش ارزش و برگشت بعدي آن در مورد داراييهاي غيرجاري تجديد ارزيابي شده: 13 . زيانهاي كاهش ارزش و برگشت بعدي آن در مورد داراي يهاي غيرجاري مشمول استانداردهاي حسابداري شماره 11 با عنوان ” داراييهاي ثابت مشهود “ و شماره 17 با عنوان ” داراييهاي نامشهود“ كه پيش از طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش، به مبالغ تجديد ارزيابي اندازه گيري شده اند، همانند داراييهاي غيرجاري تجديد ارزيا بي نشده ، شناسايي مي شود. اين روش موجب برخورد يكنواخت با داراييهاي غيرجاري مشمول دامنه كاربرد الزامات اندازه گيري اين استاندارد و نيز تسهيل نحوه عمل حسابداري مي شود. تغيير طبقه بندي اقلام صورت سود و زيان 14 . در استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان ” گزارش عم لكرد مالي “، نتايج عمليات به دو طبقه فعاليتهاي عادي و اقلام غيرمترقبه تفكيك مي شد . در استاندارد مزبور نتايج عمليات متوقف شده به عنوان بخشي از فعاليتهاي عادي منعكس مي گرديد. با توجه به نگرش كمك به استفاده كنندگان صورتهاي مالي جهت پيش بيني بهتر نتايج عمليات،طبقه بندي نتايج عمليات به دو گروه عمليات در حال تداوم و عمليات متوقف شده مناسب تر است . با توجه به اين تغيير طبقه بندي، سرفصل اقلام غير مترقبه در صورت سود و زيان حذف مي شود و درنتيجه، آثار رويدادهايي از قبيل بلاياي طبيعي كه قبلاً تحت سرفصل اقلام غيرمترقبه طبقه بندي مي شد، به عنوان اقلام استثنايي منعكس مي شود.
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





:: موضوعات مرتبط: استانداردهای حسابداری، ،