با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
. لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وبلاگ ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
دیگر موارد
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 60
بازدید دیروز : 109
بازدید هفته : 169
بازدید ماه : 171
بازدید کل : 3466
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده اين استاندارد بايد با توجه به ”مقدمه اي بر استانداردهاي حسابداري“ مطالعه و بكار گرفته شود. هدف: 1 . هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نگهداري شده براي فروش و نحوه ارائه و افشاي عمليات متوقف شده است . به طور خاص، اين استاندارد موارد زير را الزامي نموده است: الف. داراييهايي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان ” نگهداري شده بر اي فروش “ را احراز مي كنند، به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري و احتساب استهلاك چنين داراييهايي متوقف مي شود. ب . داراييهايي كه معيارهاي طبقه بندي به عنوان ” نگهداري شده براي فروش “ را احراز مي كنند در ترازنامه، و نتايج عمليات متوقف شده در صورت سود و زيان، به طور جداگانه ارائه مي شوند. دامنه كاربرد : 2 . الزامات ”طبقه بندي“ و ” ارائه“ در اين استاندارد، براي تمام داراييهاي غيرجاري و تمام مجموعه هاي واحد بكار ميرود، اما الزامات ” اندازه گيري“ در اين استاندارد براي تمام داراييهاي غيرجاري و مجموعه هاي واحد -به شرح بند 4- به استثناي داراييهاي ذكر شده در بند 5 كه طبق استاندارد مربوط اندازه گيري مي شود، كاربرد دارد. 3 . داراييهايي كه طبق استاندارد حسابداري شماره 14 با عنوان نحوه ارائه داراييها ي جاري وبدهيهاي جار ي به عنوان غيرجاري طبقه بندي مي شوند، نبايد مجدداً به عنوان داراييهاي جاري طبقه بندي شوند مگر اينكه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند. داراييهايي از يك طبقه كه واحد تجاري در روال عادي به عنوان غيرجاري تلقي مي كند و صرفاً به قصد فروش مجدد تحصيل شد ه اند نبايد به عنوان جاري طبقه بندي شوند مگر اينكه معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش طبق اين استاندارد را احراز نمايند. 4 . در برخي موارد واحد تجاري گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن را به عنوان يك مجموعه واحد واگذار يا بركنار مي كند. چنين مجموعه واحدي، ممكن است يك گروه از واحدهاي مو لد وجه نقد، يك واحد مولد وجه نقد، يا قسمتي از واحد مولد وجه نقد باشد .اين مجموعه مي تواند در برگيرنده هر گونه دارايي و بدهي واحد تجاري باشد . اگر يك دارايي غيرجاري به عنوان قسمتي از يك مجموعه واحد، در دامنه الزامات اندازه گيري اين استاندارد قرار گيرد، الزامات اندازه گيري اين استاندارد براي كل مجموعه بكار مي رود.به گونه اي كه اين مجموعه به اقل مبلغ دفتري وخالص ارزش فروش اندازه گيري مي شود .20 و 24 ، الزامات اندازه گيري داراييها و بدهيهاي منفرد در مجموعه واحد، در بندهاي 19 بيان شده است. 5 . الزامات اندازه گيري اين استاندارد در مورد داراييها و بدهيهاي زير كاربرد ندارد: الف. سرمايه گذاريهاي بلند مدتي كه به روش تجديد ارزيابي اندازه گيري مي شود. ب . داراييهاي جاري و بدهيها يي كه جزئي از يك مجموعه واحد نگهداري شد ه براي فروش است. تعاريف : 6 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است: • يك بخش از واحد تجار ي: جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است كه ا ز لحاظ عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد. • واحد مولد وجه نق د: كوچكترين مجموعه داراييهاي قابل شناسايي ايجادكننده جريان ورودي وجه نقدي كه به ميزان عمد ه اي مستقل از جريانهاي ورودي وجه نقد ساير داراييها يا مجموعه اي از داراييها مي باشد. • مخارج فروش : مخارج تبعي كه به طور مستقيم در رابطه با فروش دارايي - يا مجموعه واحد)، به استثناي مخارج تأمين مالي، واقع مي شود. • دارايي جاري : يك دارايي زماني به عنوان دارايي جاري طبقه بندي مي شود كه : الف. انتظار رود طي چرخه عملياتي معمول واحد تجاري يا ظرف يكسال از تاريخ ترازنامه،هر كدام طولاني تر است، مصرف يا فروخته شود، يا به وجه نقد يا دارايي ديگري كه نقد شدن آن قريب به يقين است، تبديل شود، يا ب . وجه نقد يا معادل وجه نقدي باشد كه استفاده از آن محدود نشده است. • مجموعه واحد : گروهي از داراييها و بدهيهاي وابسته به آن كه به عنوان يك مجموعه واحد واگذار يا بركنار خواهد شد. • عمليات متوقف شد ه: يك بخش از واحد تجاري است كه واگذار يا بركنار شده يا به عنوا ن نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، و : الف. بيانگر يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، ب . قسمتي از يك برنامه هماهنگ براي واگذاري يا بركناري يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، و يا ج . يك واحد فرعي است كه صرفاً با قصد فروش مجدد خريداري شده است. • ارزش منصفانه : مبلغي است كه خريداري مطلع و مايل و فروشند ه اي مطلع و مايل مي توانند در معامله اي حقيقي و در شرايط عادي، يك دارايي را در ازاي مبلغ مزبور با يكديگر مبادله كنند. • خالص ارزش فرو ش: مبلغ وجه نقد يا معادل آن كه از طريق فروش دارايي در شرايط عادي و پس از كسر كليه مخارج فروش حاصل مي شود. • مبلغ بازيافتني : خالص ارزش فروش يا ارزش اقتصادي يك دارايي، هر كدام كه بيشتر است. • ارزش اقتصادي : ارزش فعلي خالص جريانهاي نقدي آتي ناشي از كاربرد مستمر دارايي از جمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن است. • تعهد قطعي خريد : توافقي با يك شخص غيروابسته، الزا م آور براي هر دو طرف و معمولاً داراي ضمانت اجراي قانوني، كه: الف. تمام شرايط بااهميت، شامل قيمت و زمانبندي معامله را مشخص مي كند، و ب . شامل عامل بازدارنده اي است كه مي تواند اجراي آن را بسيار محتمل كند. طبقه بندي داراييهاي غيرجاري -يا مجموعه هاي واحد - به عنوان نگهداري شده براي فروش 7 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري -يا مجموعه اي واحد- را كه مبلغ دفتري آن، عمدتاً از طريق فروش و نه استفاده مستمر بازيافت مي گردد، به عنوا ن ” نگهداري شده براي فرو ش“طبقه بندي كند. 8 . طبقه بندي دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد تنها پس از احراز شرايط زير صورت گيرد: الف. دارايي غيرجاري - يا مجموعه واحد - براي فروش فوري در وضعيت فعلي آن، فقط بر حسب شرايطي كه براي فروش چنين داراييها يي -يا مجموعه هاي واحد – مرسوم و معمول است، در دسترس باشد. ب . فروش آن بسيار محتمل باشد. 9 . براي آنكه فروش بسيار محتمل باشد، بايد تمام شرايط زير احراز شود: الف. سطح مناسبي از مديريت واحد تجاري متعهد به اجراي طرح فروش دارايي -يا مجموعه واحد- باشد، ب . برنامه فعالي براي يافتن خريدار و تكميل طرح فروش، شروع شده باشد، ج . براي فروش دارايي -يا مجموعه واحد - به قيمتي منطقي نسبت به ارزش روز آن،بازاريابي مؤثري انجام شده باشد، د . انتظار رود كه شرايط تكميل فروش طي يكسال از تاريخ طبقه بندي، به استثناي آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است، احراز گردد، و ه . اقدامات لازم براي تكميل طرح فروش نشان دهد كه انجام تغييرات بااهميت يا توقف آن بعيد است. 10 . شرايط و رويد ادها ممكن است دوره تكميل فروش را از يك سال طولاني تر كند . اگرتأخير از شرايط و رويدادهايي ناشي شود كه از كنترل واحد تجاري خارج است و شواهد كافي وجود داشته باشد كه واحد تجاري به تعهدات خود نسبت به طرح فروش داراييها پايبند است، طولاني تر شدن دوره فروش نمي تواند از طبقه بندي يك دارايي غير جاري - يا مجموعه اي واحد - به عنوان نگهداري شده براي فروش جلوگيري نمايد . اين مورد در صورتي روي خواهد داد كه شرايط مندرج در پيوست شماره 1 احراز شود. 11 . معاملات فروش شامل معاوضه داراييهاي غيرجاري با يكديگر نيز مي شود به شرطي كه اين معاوضه طبق استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهو د، داراي محتواي تجاري باشد. 12 . چنانچه واحد تجاري، يك دارايي غيرجاري (يا مجموعه اي واحد ) را صرفاً به قصد واگذاري تحصيل نمايد، در تاريخ تحصيل، آن دارايي غيرجاري را فقط در صورتي بايد.به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كند كه الزام يكسال مندرج در بند 9به استثناي آنچه در بند 10 مجاز شمرده شده است- رعايت شود و احراز هر گونه معيار ديگر مندرج در بندهاي 8 و 9 كه در تاريخ تحصيل محقق نشده باشد، در يك دوره كوتاه مدت بعد از تحصيل -معمولاً طي مدت 3 ماه- بسيار محتمل باشد. 13 . در صورتي كه معيارهاي بندهاي 8 و 9 بعد از تاريخ ترازنامه احراز شود واحد تجاري نبايد در صورتهاي مالي، داراييهاي غيرجاري -يا مجموعه هاي واحد - را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كند . با اين وجود، هنگامي كه اين معيارها بعد از تاريخ ترازنامه، اما قبل از تأييد صورتهاي مالي احراز شود واحد تجاري بايد اطلاعات تعيين شده در بند 40 را در يادداشتهاي توضيحي افشا كند. داراييهاي غيرجاري كه قصد بركناري آن وجود دارد: 14 . واحد تجاري نبايد يك دارايي غيرجاري -يا مجموعه اي واحد- كه قصد بركناري آن وجود دارد را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي كند، زيرا مبلغ دفتري آن اساسا از طريق استفاده مستمر بازيافت خواهد شد . با اين حال، چنانچه مجموعه اي واحد كه قصد بركناري آن وجود دارد، شرايط عمليات متوقف شده طبق بند 6 را احراز كند، واحد تجاري بايد نتايج عمليات و جريانهاي نقدي آن مجموعه را طبق بندهاي 32 و 33 در تاريخي كه استفاده از آنها متوقف مي شود، به عنوان عمليات متوقف شده ارائه نمايد .داراييهاي غيرجاري -يا مجموعه هاي واحدي - كه قصد بركناري آن وجود دارد، شامل مواردي است كه از دارايي تا پايان عمر اقتصادي آن استفاده مي شود و مواردي كه به جاي فروش، استفاده از دارايي متوقف مي شود. 15 . واحد تجاري نبايد دارايي غيرجاري كه به طور موقت استفاده نميشود را به عنوان بركنار شده محسوب كند. 16 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري (يا مجموعه واحد) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش اندازه گيري نمايد. 17 . چنانچه يك دارايي غير جاري -يا مجموعه اي واحد - كه جديداً تحصيل شده، معيارهاي طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش -به شرح بند 12 را احراز نمايد،در رعايت بند 16 ، آن دارايي يا مجموعه واحد در شناخت اوليه به اقل مبلغ دفتري - با فرض عدم طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش ؛ براي مثال، بهاي تمام شده و خالص ارزش فروش شناسايي مي شود. اگر دارايي غير جاري يا مجموعه واحد در قالب يك تركيب تجاري تحصيل شده باشد، بايد به خالص ارزش فروش اندازه گيري شود. 18 . چنانچه انتظار رود فرايند فروش در بيش از يك سال تكميل شود، واحد تجاري بايد مخارج فروش را به ارزش فعلي اندازه گيري نمايد . هر گونه افزايش در ارزش فعلي مخارج فروش ناشي از گذشت زمان، در صورت سود و زيان به عنوان هزينه تأمين مالي شناسايي مي شود. 19 . مبلغ دفتري يك دارايي غيرجاري يا داراييها و بدهيهاي مربوط به يك مجموعه واحد بلافاصله قبل از طبقه بندي اوليه آن به عنوان نگهداري شده براي فروش، بايد طبق استاندارد حسابداري مربوط اندازه گيري شود. 20 . در اندازه گيري مجدد بعدي يك مجموعه واحد، مبلغ دفتري داراييهاي مستثني شده ازالزامات اندازه گيري طبق بند 5 اين استاندارد كه در يك مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، بايد قبل از اندازه گيري مجدد مجموعه واحد به خالص ارزش فروش آن، طبق استانداردهاي حسابداري مربوط اندازه گيري مجدد شود. شناسايي زيانهاي كاهش ارزش و برگشت آن : 21 . واحد تجاري بايد زيان كاهش ارزش براي هر گونه ك اهش ارزش اوليه يا بعدي دارايي (يا مجموعه واحد ) به خالص ارزش فروش را تا حدي كه طبق بند 20 شناسايي نشده است، شناسايي كند. 22 . واحد تجاري بايد هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش يك دارايي را به عنوان سود شناسايي كند، اما اين سود نبايد از زيان كاهش ارزش انباشته اي كه قبلاً طبق اين استاندارد و يا ساير استانداردهاي حسابداري شناسايي شده است، بيشتر شود. 23 . واحد تجاري بايد براي هر گونه افزايش بعدي در خالص ارزش فروش مجموعه واحد ،به شرح زير سود شناسايي كند: الف. تا حدي كه طبق بند 20 شناسايي نشده است، اما ب . تا حدي كه از زيان كاهش ارزش انباشته شناسايي شده، طبق اين استاندارد و يا ساير استانداردهاي حسابداري براي داراييهاي غيرجاري كه در دامنه الزامات اندازه گيري اين استاندارد قرار مي گيرندبيشتر نباشد. 24 . زيان كاهش ارزش يا هر گونه سود بعدي شناسايي شده براي مجموعه اي واحد بايد مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري آن مجموعه را كه در دامنه الزامات اندازه گيري اين استاندارد قرار مي گيرد به شرح مندرج در بندهاي الف و ب زير، كاهش يا افزايش دهد: الف. زيان كاهش ارزش بايد به ترتيب زير جهت كاهش مبلغ دفتري داراييهاي غيرجاري مجموعه واحد تخصيص يابد: 1 . ابتدا، صرف كاهش مبلغ دفتري سرقفلي مرتبط با مجموعه واحد شود، و 2 . باقيمانده زيان كاهش ارزش متناسب با مبلغ دفتري ساير داراييهاي غيرجاري مجموعه واحد، به آنها تخصيص يابد.اين كاهش در مبالغ دفتري بايد به عنوان زيان كاهش ارزش هر يك از داراييهاي منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي گردد. ب . برگشت زيان كاهش ارزش مجموعه واحد بايد به منظور افزايش مبلغ دفتري داراييهاي غير جاري آن غير از سرقفلي، تخصيص يابد. اين افزايش در مبالغ دفتري بايد به عنوان برگشت زيان كاهش ارزش هر يك ازداراييهاي منفرد درنظر گرفته شود و بلافاصله در صورت سود و زيان شناسايي گردد. 25 . سود يا زياني كه تا تاريخ فروش يك دارايي غيرجاري يا مجموعه اي واحد شناسايي نشده، بايد در تاريخ قطع شناخت شناسايي گردد . الزامات مربوط به قطع شناخت دربندهاي 70 تا 75 استاندارد حسابداري شماره 11 با عنوان داراييهاي ثابت مشهودتجديدنظر شده در 1386 و بندهاي 89 تا 95 استاندارد حسابداري شماره 17 با عنوان داراييهاي نامشهود -تجديدنظر شده در 1386 آمده است. 26 . واحد تجاري نبايد يك دارايي غيرجاري كه منفرداً يا در قالب بخشي از يك مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است را مستهلك كند . شناسايي سود تضمين شده و ساير هزينه هاي قابل انتساب به بدهيهاي مجموعه واحدي كه به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، ادامه مي يابد. تغييرات طرح فروش : 27 . در صورتي كه واحد تجاري يك دارا يي غير جاري يا مجموعه اي واحد را به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي نموده باشد، اما معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 ديگر برقرار نباشد، واحد تجاري بايد طبقه بندي دارايي يا مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد. 28 . واحد تجاري بايد يك دارايي غيرجاري را كه طبقه بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده است يا اينكه از مجموعه واحد نگهداري شده براي فروش خارج مي شود به اقل مبالغ زير اندازه گيري كند: الف. مبلغ دفتري آن قبل از اين كه دارايي غير جاري (يا مجموعه واحد ) به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شود پس از تعديل بابت هر گونه استهلاك،يا تجديد ارزيابي كه در صورت عدم طبقه بندي دارايي يا مجموعه واحد به عنوان نگهداري شده براي فروش شناسايي مي شد، و ب . مبلغ بازيافتني آن در تاريخ انصراف از فروش. 29 . واحد تجاري بايد هر گونه تعديل لازم در مبلغ دفتري يك دارايي غيرجاري كه طبقه بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف شده است را در دوره اي كه معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 ديگر برقرار نباشد، در سود و زيان عمليات در حال تداوم منظور نمايد . واحد تجاري بايد هر گونه تعديل از اين بابت را در همان سرفصل مورد استفاده طبق بند 36 براي ارائه سود و زيان شناسايي شده، منظور كند. 30 . اگر واحد تجاري از مجموعه واحد ي كه به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، دارايي يا بدهي منفردي را خارج كند، اند ازه گيري باقيمانده داراييها و بدهيها در صورتي به عنوان مجموعه واحد ادامه مييابد كه اين مجموعه حائز معيارهاي مندرج در بندهاي 8 تا 10 باشد . در غير اين صورت، باقيمانده داراييهاي غيرجاري گروه كه به طورمنفرد شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را دارند بايد به طور جداگانه به اقل مبلغ دفتري و خالص ارزش فروش در آن تاريخ اندازه گيري شوند . هر دارايي غيرجاري كه معيارهاي ذكر شده را احراز نكند، طبق بند 27 طبقه بندي آن به عنوان نگهداري شده براي فروش متوقف مي شود. ارائه و افشا : 31 . واحد تجاري بايد اطلاعاتي را ارائه و افشا كند كه استفاد هكنندگان صورتهاي مالي را در ارزيابي آثار مالي عمليات متوقف شده و واگذاري داراييهاي غيرجاري - يا مجموعه هاي واحد- كمك نمايد. ارائه عمليات متوقف شده: 32 . واحد تجاري بايد موارد زير را افشا كند: الف. يك مبلغ واحد در متن صورت سود و زيان كه شامل مجموع ارقام زير است: 1 . سود بعد از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده، و 2 . سود بعد از ماليات ) يا زيان ناشي از اندازه گيري داراييها يي (يا مجموعه هاي واحدي) كه عمليات متوقف شده را تشكيل مي دهند به خالص ارزش فروش يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها. ب . اجزاي مبلغ ذكر شده در بند الف به تفكيك: 1 . درآمدها، هزينه ها و سود (قبل از ماليات) يا زيان عمليات متوقف شده، 2 . ماليات بر درآمد عمليات متوقف شده، 3 . سود يا زيان شناسايي شده ناشي از اندازه گيري داراييها يي (يا مجموعه هاي واحدي) كه عمليات متوقف شده را تشكيل ميدهند به خالص ارزش فروش يا سود (بعد از ماليات) يا زيان ناشي از واگذاري آنها، و . 4 . ماليات بر درآمد مربوط به بند 3اجزاي مذكور را مي توان در يادداشتهاي توضيحي يا در متن صورت سود و زيان ارائه كرد . در صورتي كه اين اجزا در متن صورت سود و زيان ارائه شود، بايد دربخش عمليات متوقف شده، يعني جدا از عمليات در حال تداوم ارائه گردد .درخصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده كه شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كنند (به بند 12 مراجعه شود)، اين افشا ضرورت ندارد. ج . خالص جريانهاي نقدي عمليات متوقف شده به تفكيك فعاليتهاي عملياتي، بازده سرمايه گذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي، ماليات بر درآمد، فعاليتهاي سرمايه گذاري و فعاليتهاي تأمين مالي . اين افشا را مي توان در يادداشتهاي توضيحي يا در متن صورت جريان وجوه نقد ارائه كرد . در خصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده كه شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كنند -به بند 12 مراجعه شود- اين افشا ضرورت ندارد. 33 . واحد تجاري بايد موارد افشاي بند 32 را براي دوره هاي قبلي ارائه شده در صورتهاي مالي، ارائه مجدد كند به گونه اي كه موارد افشا، همه عمليات متوقف شده تا تاريخ ترازنامه آخرين دوره را دربرگيرد. 34 . تعديلات در دوره جاري نسبت به مبالغي كه قبلاً در عمليات متوقف شده ارائه گرديده است و به طور مستقيم مربوط به واگذاري يا بركناري عمليات متوقف شده در دوره هاي قبل مي باشد بايد به طور جداگانه در عمليات متوقف شده طبقه بندي شود . ماهيت و مبلغ چنين تعديلاتي بايد افشا گردد . نمونه وضعيتهايي كه ممكن است به اين تعديلات منجر شود به شرح زير است: الف. رفع ابهامات مربوط به شرايط واگذاري، مانند قط عي شدن بهاي معامله و جبران خسارت وارده. ب . رفع ابهاماتي كه به طور مستقيم به عمليات يك بخش، قبل از واگذاري آن مربوط مي شود، مانند تعهدات زيست محيطي و تضمين محصولات توسط فروشنده. ج . تسويه تعهدات مرتبط با مزاياي پايان خدمت و بازنشستگي كاركنان، مشروط براينكه تسويه به طور مستقيم مربوط به واگذاري باشد. 35 . چنانچه واحد تجاري طبقه بندي يك بخش از واحد تجاري به عنوان نگهداري شده براي فروش را متوقف نمايد، نتايج عمليات و جريان وجوه نقد آن بخش كه قبلاً تحت عنوان عمليات متوقف شده طبق بندهاي 32 تا 34 ارائه شده، بايد تجديد طبقه بندي شود .اين تجديد ارائه بايد تشريح شود. سود يا زيان مربوط به عمليات در حال تداوم : 36 . هر گونه سود يا زيان اندازه گيري مجدد يك دارايي غيرجاري يا مجموعه اي واحد كه به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است و مشمول تعريف عمليات متوقف شده نگردد بايد در سود يا زيان عمليات در حال تداوم منظور شود.ارائه دارايي غيرجاري يا مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش 37 . واحد تجاري بايد دارايي غيرجاري طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش وداراييهاي يك مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را جدا از ساير داراييها در ترازنامه ارائه كند . بدهيهاي مجموعه واحد طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش نيز بايد جدا از ساير بدهيها در ترازنامه ارائه گردد. اين داراييها و بدهيها نبايد با يكديگر تهاتر شوند و مبلغ آنها به طور جداگانه ارائه مي گردد. به استثناي آنچه كه در بند 38 مجاز مي باشد، طبقات عمده داراييها و بدهيهاي طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش بايد به طور جداگانه در يادداشتهاي توضيحي افشا گردد. واحد تجاري بايد هر گونه سود تحقق نيافته مربوط به داراييهاي غيرجاري (يا مجموعه هاي واحد ) طبقه بندي شده به عنوان نگهداري شده براي فروش را كه به طورمستقيم در حقوق صاحبان سهام شناسايي شده است، به طور جداگانه ارائه كند. 38 . چنانچه مجموعه واحد، يك واحد فرعي باشد كه اخيراً تحصيل شده است و شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كند -به بند 12 مراجعه شود افشاي طبقات عمده داراييها و بدهيها ضرورت ندارد. 39 . در مواردي كه واحد تجاري در دوره جاري، به دليل ايجاد شرايط جديد، داراييهاي غيرجاري يا داراييها و بدهيهاي مجموعه واحدي را كه در ترازنامه دوره هاي قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، تغيير طبقه بندي دهد، تجديد ارائه اقلام مقايسه اي از اين بابت ضرورت ندارد. ساير موارد افشا : 40 . واحد تجاري بايد در دوره اي كه دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - به عنوان نگهداري شده براي فروش، طبقه بندي يا واگذار مي شود، اطلاعات زير را در يادداشتهاي توضيحي افشا كند: الف. شرحي از دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد ب . تشريح واقعيتها و شرايطي كه به واگذاري مورد انتظار منجر مي شود و روش وزمان مورد انتظار واگذاري، ج . سود يا زيان شنا سايي شده بر طبق بندهاي 21 تا 23 ، و در صورت عدم ارائه جداگانه در متن صورت سود و زيان، سرفصلي از صورت سود و زيان كه شامل آن سود و زيان مي باشد د . در موارد لازم، قسمتي كه در آن، دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - طبق استاندارد حسابداري شماره 25 با عنوان گزارشگري بر حسب قسمتهاي مختلف ارائه مي شود. 41 . چنانچه ب ند 27 يا بند 30 بكار گرفته شود، واحد تجاري در دوره اي كه تصميم ميگيرد طرح فروش دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - را تغيير دهد، بايد شرحي ازواقعيتها و شرايطي كه منجر به اين تصميم شده است و اثرات اين تصميم بر نتايج عمليات و جريان وجوه نقد آن دوره و دوره هاي قبلي كه ارائه مي شود را افشا كند. تاريخ اجرا : 42 . الزامات اين استاندارد براي كليه صورتهاي مالي كه دوره مالي آن از تاريخ 1/1/89 وبعد از آن شروع ميشود، لازم الاجراست. مطابقت با استانداردهاي بين المللي حسابداري: 43 . با اجراي الزامات اين استاندارد، مفاد استاندارد بين المللي گزارشگري مالي شماره 5با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده نيز رعايت مي شود. 1 . همان گونه كه در بند 10 اشاره شد ه است ، طولاني تر شدن دوره تكميل فروش، در صورتي مانع از طبقه بندي يك د ارايي غير جاري -يا مجموعه اي واحد - به عنوان نگهداري شده براي فروش نمي شود، كه اين تأخير از رويدادها و شرايطي خارج از كنترل واحد تجاري ناشي شود و شواهد كافي وجود داشته باشد كه واحد تجاري به تعهدات خود براي طرح فروش دارايي -يا مجموعه واحد - پايبند است . در موارد زير، محدوديت زماني يكساله براي تكميل فروش به شرح مندرج در بند 9 تعديل مي شود: الف. در تاريخي كه واحد تجاري خود را متعهد به طرح فروش دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - مي كند، به طور منطقي انتظار داشته باشد كه ديگران -نه خريدار- شرايطي را براي انتقال دار ايي -يا مجموعه واحد - وضع نمايند كه دوره تكميل فروش را طولاني تر كند، و : 1 . اقدامات لازم در خصوص آن شرايط را نتوان تا زمان دستيابي به تعهد قطعي خريد آغاز كرد، و 2 . تعهد قطعي خريد طي يك سال، بسيار محتمل باشد. ب . واحد تجاري يك تعهد قطعي خريد به دست مي آورد و اما به دنبال آن، خريدار يا ديگران به طور غيرمنتظره، شرايطي را براي انتقال دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد- طبقه بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش وضع مي نمايند به گونه اي كه دوره مورد نياز براي تكميل فروش طولاني تر مي شود، و: 1 . اقدامات لازم در خصوص آن شرايط، به موقع انجام شود، و 2 . رفع مناسب عوامل ايجادكنندة تأخير مورد انتظار باشد. ج . طي يك سال اول، شرايطي به وجود آيد كه قبلاً بعيد تلقي مي شد و در نتيجه،دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد - طبقه بندي شده در قبل به عنوان نگهداري شده براي فروش تا پايان آن دوره فروش نرود، و: 1 . طي يك سال اول، واحد تجاري اقدام لازم در خصوص تغيير شرايط را انجام داده باشد، 2 . با فرض تغيير شرايط، بازاريابي مؤثري براي فروش دارايي غيرجاري -يا مجموعه واحد- به قيمتي منطقي، در جريان باشد، و 3 . معيارهاي مندرج در بندهاي 8 و 9 احراز شود. پيوست شماره 2 : اصلاحات ساير استانداردهاي حسابداري : اين استاندارد، استانداردهاي حسابداري موجود ر ا به شرح زير اصلاح مي كند . براي سهو لت تشخيص اصلاحات، متون جديد در زمينه ترام دار ارائه مي شود و روي متون حذف شده خط كشيده مي شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 1 با عنوان ” نحوه ارائه صورتهاي مالي“موارد زير در بند 58 استاندارد حسابداري شماره 1 اصلاح مي شود: • سود يا زيان عمليات در حال تداوم قبل از ماليات، • سود يا زيان خالص عمليات در حال تداوم، • سود يا زيان عمليات متوقف شده، اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 2 با عنوان ” صورت جريان وجوه نقد“ : بندهاي 11 و 50 اين استاندارد به شرح زير اصلاح و بند 59 - مكرر به آن اضافه مي شود وبندهاي 52 و 53 آن حذف مي شود: 11 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است: • جريانهاي نقد ي استثناي ي: ب ه آ ن دسته از جريانها ي ورود ي و خروج ي وجه نقد اطلا ق ميشود كه دارا ي اهميت نسبي است ، عمليات در حال تدا وم واحد تجار ي ناشي ميشود و اقلامي را د ر بر مي گيرد كه به منظور ارائه تصوير ي مطلو ب از انعطا ف پذير ي واحد تجار ي ، افشا ي جداگانه آنها به لحاظ استثنايي بود ن ماهيت يا وقو ع ضرور ت مي يابد.اين اقلام لزوماً با اقلام استثنايي مندرج در صورت سود و زيان ارتباط ندارد. 50 . جريانهاي نقدي استثنايي به آن دسته از جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد اطلاق مي شود كه داراي اهميت بوده ، از عمليات در حال تداوم واحد تجاري ناشي شده و… -59 مكرر. واحد تجاري بايد خالص جريانهاي نقدي عمليات متوقف شده را به تفكيك فعاليتهاي عملياتي، بازده سرمايه گذاريها و سود پرداختي بابت تأمين مالي، ماليات بر درآمد،فعاليتهاي سرمايه گذاري و فعاليتهاي تأمين مالي در متن صورت جريان وجوه نقد يا دريادداشتهاي توضيحي افشا نمايد . در خصوص واحدهاي فرعي اخيراً تحصيل شده كه شرايط طبقه بندي به عنوان نگهداري شده براي فروش را در زمان تحصيل احراز مي كنند -به بند 12 استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده مراجعه شود- اين افشا ضرورت ندارد. همچنين پيوست استاندارد حسابداري شماره 2 با توجه به تغييرات فوق اصلاح مي شود. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 4 تجديد نظر شده 1384 با عنوان ” ذخاير، بدهيهاي احتمالي وداراييهاي احتمالي“ بند 6 استاندارد حسابداري شماره 4 به شرح زير اصلاح مي شود: 6 . اين استاندارد در مورد ذخيره تجديد ساختار -شامل عمليات م توقف شده - كاربرد دارد .هنگامي كه تجديد ساختار منطبق با تعريف عمليات متوقف شده باشد، طبق استاندارد حسابداري شماره 31 با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده ، موارد افشاي بيشتري ضرورت دارد. اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 5 تجديد نظر شده 1384 با عنوان ” رويدادهاي بعد از تاريخ ترازنامه“ قسمت ج بند 19 استاندارد حسابداري شماره 5 به شرح زير اصلاح مي شود: ج . موارد عمده خريد داراييها، و طبقه بندي داراييها طبق استاندارد حسابداري شماره 31با عنوان داراييهاي غيرجاري نگهداري شده براي فروش و عمليات متوقف شده به عنوان نگهداري شده براي فروش، و ساير موارد واگذاري داراييها يا مصادره داراييها توسط دولت، اصلاحات استاندارد حسابداري شماره 6 با عنوان ”گزارش عملكرد مالي“ بندهاي 2 و 35و 17، 16استاندارد حسابداري شماره 6 به شرح زير اصلاح و بندهاي 18 تا 30 ، آن حذف مي شود: 2 . اصطلاحات ذيل در اين استاندارد با معاني مشخص زير بكار رفته است : • عمليات متوقف شده : يك بخش از واحد تجاري است كه واگذار يا بركنار شده يا به عنوا ن نگهداري شده براي فروش طبقه بندي شده است، و : الف . بيانگر يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، ب . قسمتي از يك برنامه هماهنگ براي واگذاري يا بركناري يك فعاليت تجاري يا حوزه جغرافيايي عمده و جداگانه از عمليات است، و يا ج . يك واحد فرعي است كه صرفاً با قصد فروش مجدد خريداري شده است. • عمليات در حال تداوم: كليه عمليات واحد تجاري به استثناي عمليات متوقف شده. • اقلام استثنايي: اقلامي با اهميت است كه منشأ آ ن رويدادها يا معاملاتي مي باشد كه در چارچوب عمليات در حال تداوم شركت واق ع ميگردد و به منظورارائه تصوير ي مطلو ب ، افشا ي جداگانه آنها، منفرداً يا در صورت تشابه نو ع ، د ر مجمو ع ،به لحاظ استثنايي بودن ماهيت يا وقوع ضرورت مي يابد. • يك بخش از واحد تجار ي: جزئي از عمليات و جريانهاي نقدي واحد تجاري است كه از لحا ظ عملياتي و اهداف گزارشگري مالي، به وضوح از ساير فعاليتهاي واحد تجاري متمايز باشد. 16 . اقلام استثنايي بايد در محاسبه سود يا زيان عمليات در حال تداوم منظور شود.مبلغ … 17 . نمونه اقلامي كه ممكن است در صورت با اهميت بودن، استثنايي تلقي شود عبارت است از: الف. زيانهاي ناشي از بلاياي طبيعي … 35 . براي قابل مقايسه بودن صورتهاي مالي دوره هاي مختلف ، اثر تغيير در برآورد حسابداري كه قبلاً در محاسبه سود يا زيان حاصل از عمليات در حال تداوم منظور شده است ، تحت عنوان همان قلم درآمد و هزينه منعكس مي گردد.