حسابداري داراييهاي نامشهود - (تجدیدنظر شده1386)
هدف استاندارد = هدف اين استاندارد، تجويز نحوه حسابداري داراييهاي نامشهود است. موضوعات اصلي در حسابداري داراييهاي نامشهود عبارت از معيارها و زمان شناخت دارايي، تعيين مبلغ دفتري (شامل هزينه استهلاك) و موارد افشاست.
دامنه کاربرد
- الزامات اين استاندارد بايد در مورد حسابداري كليه داراييهاي نامشهود بكار گرفته شود مگر در موارد زير :
الف. مخارج قبل از بهرهبرداري (استاندارد حسابداري شماره 24). ب . سرقفلي ناشي از تركيب واحدهاي تجاري ( استاندارد حسابداري شماره 19 ). ج . حق امتياز معادن و مخارج اکتشاف، توسعه و استخراج معادن، نفت، گاز طبيعي و منابع مشابهي که احياشونده نيست. د . داراييهاي نامشهودي که در روال عادي عمليات واحد تجاري به قصد فروش نگهداري ميشود (استانداردهاي حسابداري شماره 8 يا 9). ه . اجارهها ( استاندارد حسابداري شماره 21 ).
- اين استاندارد براي مخارج تبليغات، آموزش، تحقيق و توسعه نیز بکار ميرود.
اگرچه اين فعاليتها ممکن است منجر به ايجاد يک دارايي با ماهيت عيني گردد (براي مثال نمونهسازي يک محصول)، اما عنصر عيني دارايي نسبت به جنبه نامشهود آن، يعني دانش مستتر در آن، در درجه دوم اهميت قرار دارد.
دارايي نامشهود = دارايي قابل تشخيص غيرپولي و فاقد ماهيت عيني است.
ويژگيهاي دارايي نامشهود
1. ماهيت غير عيني = داراييهاي نامشهود با تكيه بر ماهيت غيرعيني و غيرپولي آن تعريف ميشود← اقلامي از قبيل حسابهاي دريافتني در زمره اين داراييها قرار نميگيرد. درشرایطی که ممكن است داراييهاي نامشهود بر روي يا در درون يک عنصر عيني از قايل لوحهاي فشرده، مدارك قانوني يا فيلم باشد، طبقهبندي آن به عنوان دارايي ثابت مشهود يا دارايي نامشهود مستلزم قضاوت در باره اين امر است كه كدام عنصر مهمتر است.
2. قابليت تشخيص = مي توان دارايي نامشهود را از سرقفلي واحد تجاري متمايز کرد. يک دارايي هنگامي معيار قابليت تشخيص را در تعريف دارايي نامشهود احراز ميکند که يکي از شرايط زير را داشته باشد:
الف . جدا شدني باشد، يعني بتوان آن را به منظور فروش، انتقال، اعطاي حق امتياز، اجاره يا مبادله (به صورت جداگانه يا همراه با يک قرارداد، دارايي يا بدهي مرتبط) از واحد تجاري جدا کرد، يا ب . از حقوق قراردادي يا ساير حقوق قانوني ناشي شود، صرفنظر از اينکه آيا چنين حقوقي قابل انتقال يا جدا شدني از واحد تجاري يا ساير حقوق و تعهدات باشديا خير.
شناخت و اندازه گيري اوليه دارايي نامشهود - يک قلم هنگامي به عنوان دارايي نامشهود شناسايي مي شود که:
الف. با تعريف داراييهاي نامشهود مطابقت داشته باشد. ب . حائز معيارهاي شناخت باشد که عبارتند از:
- جريان منافع اقتصادي آتي دارايي به درون واحد تجاري محتمل باشد.
- بهاي تمام شده دارايي به گونه اي اتکاپذير قابل اندازه گيري باشد.
جريان منافع اقتصادي آتي و کنترل = جريان منافع اقتصادي آتي مرتبط با دارايي نامشهود به درون واحد تجاري تنها هنگامي محتمل* است که واحدتجاري بتواند با دلايل کافي نشان دهد:
الف. دسترسي به خالص جريان ورودي منافع اقتصادي آتي دارايي به درون واحد تجاري امکانپذير است، ب. توانايي و قصد استفاده از دارايي نامشهود را دارد، و ج. به منابع فني و مالي کافي براي کسب منافع اقتصادي آتي دارايي دسترسي دارد.
* محتمل بودن منافع اقتصادي آتي بايد با استفاده از مفروضات معقول و داراي پشتوانه كه معرف بهترين برآورد مديريت از وقوع يك سري شرايط اقتصادي محتمل در طول عمر مفيد دارايي است، توسط واحد تجاري ارزيابي شود.
خالص جريان ورودي منافع اقتصادي آتي دارايي
در برخي موارد، شواهد عيني مرتبط با منافع اقتصادي آتي منتسب به يك دارايي نامشهود را ميتوان از طريق بررسي بازار كسب كرد. جريان منافع اقتصادي آتي ناشي از يك دارايي نامشهود ممكن است شامل درآمد عملياتي حاصل از فروش كالا يا خدمات، صرفهجويي در مخارج يا ساير منافعي باشد كه از كاربرد دارايي توسط واحد تجاري عايد ميشود.
توانايي و قصد استفاده از دارايي نامشهود = توانايي استفاده از دارايي نامشهود، مستلزم داشتن كنترل بر آن دارايي است. يك واحد تجاري هنگامي بر دارايي كنترل دارد كه:
الف. قدرت كسب منافع اقتصادي آتي ناشي از آن را داشته باشد، و ب . بتواند از دسترسي ديگران به آن منافع جلوگيري كند. ج . توان كنترل منافع اقتصادي آتي يك دارايي نامشهود معمولاً از حق قانوني مانند حق تکثير و حق تأليف ناشي ميشود. ليكن وجود چنين حقي، شرط لازم براي كنترل نيست چرا كه واحد تجاري ممكن است از راههاي ديگر، ازجمله موظف كردن كاركنان به حفظ اطلاعات محرمانه، بر منافع اقتصادي آن دارايي كنترل داشته باشد.
اندازه گيري بهاي تمام شده به گونه اي قابل اتکا = يك دارايي نامشهود به هنگام شناخت اوليه بايد به بهاي تمام شده اندازهگيري شود. بهاي تمام شده دارايي نامشهود باتوجه به شيوه تحصيل آن اندازه گيري مي شود.
شيوه تحصيل
|
بهاي تمام شده
|
1.تحصيل جداگانه
|
خرید نقدی: بهاي خريد (شامل عوارض و ماليات غير قابل استرداد خريد و به کسر تخفیفات تجاري) و هر گونه مخارج مرتبط مستقيمي است که براي آماده سازي دارايي جهت استفاده مورد نظر تحمل مي شود.
|
خرید اعتباری: بهاي تمام شده معادل بهاي نقدي است. مابهالتفاوت بهاي نقدي با مجموع پرداختها به عنوان هزينه سود تضمين شده، در دورههاي استفاده از اعتبار شناسايي ميشود مگر اينکه به موجب استاندارد حسابداري شماره 13 به حساب دارايي منظور گردد.
|
نمونههايي از مخارجي که در بهاي تمام شده دارايي نامشهود منظور نميشود
الف. مخارج معرفي يک محصول يا خدمت جديد مانند مخارج تبليغات، ب . مخارج انجام فعاليت تجاري در يک محل جديد يا با يک گروه جديد از مشتريان مانند مخارج آموزش کارکنان، و ج . مخارج اداري، عمومي و فروش.
اندازه گيري بهاي تمام شده دارايي نامشهود به گونه اي قابل اتکا
شيوه تحصيل
|
بهاي تمام شده
|
2.از طريق ترکيب تجاري
|
ارزش منصفانه دارايي در تاريخ تحصيل (چناتچه بهاي تمام شده دارايي نامشهود، به نحوي اتکاپذير قابل اندازه گيري نباشد: دارايي مزبور به طور جداگانه شناسايي نمي شود بلکه جزء سرقفلي منظور مي شود).
|
اندازهگيري ارزش منصفانه دارايي نامشهود تحصيلشده در ترکيب تجاري
• ارزش منصفانه این داراییها را معمولاً ميتوان با اتکاپذيري کافي اندازهگيري و جدا از سرقفلي شناسايي کرد. • در صورتي که این داراییها داراي عمر مفيد معين باشد، اين پيشفرض قابل رد وجود دارد که ميتوان ارزش منصفانه آن را بهگونهاي اتکاپذير اندازهگيري کرد. • این داراییها ممکن است تنها به همراه يک دارايي ثابت مشهود يا يک دارايي نامشهود مرتبط، قابل تفکيک باشد.
مثال: ممکن است مجوز انتشار يک مجله جدا از بانک اطلاعاتي مشترکين آن قابل فروش نباشد يا علامت تجاري چشمه آب معدني ممکن است مربوط به چشمه خاصي باشد و نتوان آن را به صورت جدا از آن چشمه فروخت. – در اين گونه موارد، اگر نتوان ارزشهاي منصفانه هر يک از داراييهاي گروه را به گونهاي اتکاپذير اندازهگيري کرد، واحد تحصيلکننده، گروه داراييها را بهعنوان يک دارايي واحد، جدا از سرقفلي شناسايي ميکند.
علامت تجاري و نام تجاري = اصطلاحاتي عمومي است که اغلب براي اشاره به گروهي از داراييهاي مکمل از قبيل نشان تجاري، اسم تجاري، فرمولها، دستورالعملها و مهارتهاي فني مرتبط استفاده ميشود.
واحد تحصيلکننده، در صورتي آنها را به عنوان يک دارايي منفرد شناسايي ميکند که نتواند ارزش منصفانه هر يک از اين داراييها را بهگونهاي اتکاپذير اندازهگيري کند. در صورتي که ارزش منصفانه هر کدام از داراييهاي مکمل به صورتي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد، واحد تحصيلکننده ميتواند مجموع آنها را به عنوان يک دارايي شناسايي کند، مشروط بر اينکه آن داراييها داراي عمر مفيد مشابهي باشند.
اندازهگيري اتکاپذير ارزش منصفانه = ارزش منصفانه دارايي نامشهود تحصيل شده در ترکيب تجاري به گونه ای اتکاپذیر ممکن است تنها در مواردي ميسر نباشد که دارايي نامشهود از حقوق قانوني يا ساير حقوق قراردادي ناشي شود و يا :
الف. جداشدني نباشد، يا ب. جداشدني باشد، اما سابقه يا شواهدي از معاملات همان دارايي يا داراييهاي مشابه وجود نداشته باشد، و درنتيجه، برآورد ارزش منصفانه به متغيرهاي غيرقابل اندازهگيري وابسته خواهد بود.
مخارج بعدي پروژه تحقيق و توسعه در جريان تحصيل شده = مخارج تحقيق يا توسعهاي که حائز شرايط زير باشد بايد طبق الزامات این استاندارد به حساب گرفته شود:
الف. مربوط به يک پروژه تحقيق يا توسعه در جريان باشد که به صورت جداگانه يا از طريق ترکيب تجاري تحصيل و به عنوان يک دارايي نامشهود شناساييشده است، و ب. بعد از تحصيل آن پروژه واقع شود.
مخارج بعدي مربوط به تحقيق و توسعه به شرح زير شناسايي ميشود:
الف. در صورتي که مخارج تحقيق باشد، هنگام وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود، ب. در صورتي که مخارج توسعه باشد و حائز معيارهاي شناخت به عنوان دارايي نامشهود نباشد، هنگام وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود، و ج. در صورتي که مخارج توسعه باشد و معيارهاي شناخت به عنوان دارايي نامشهود را داشته باشد، به مبلغ دفتري پروژه تحقيق و توسعه افزوده ميشود.
اندازه گيري بهاي تمام شده دارايي نامشهود به گونه اي قابل اتکا
شيوه تحصيل
|
بهاي تمام شده
|
3. معاوضه
|
ارزش منصفانه دارایی، مگر اینکه:
الف. معاوضه فاقد محتوای تجاری باشد، یا
ب . ارزش منصفانه دارایی تحصیل شده و دارایی واگذار شده بهنحو اتکا پذیر قابل اندازهگیـری نباشد.
|
یک معاوضه در صورتی دارای محتوای تجاری است که :
الف. ريسک، زمانبندی و مبلغ جریانهای نقدی دارایی تحصیل شده و جریانهای نقدی دارایی واگذار شده متفاوت باشد، یا ب . ارزش اقتصادي آن قسمت از عملیات واحد تجاری که معاوضه به آن مربوط ميشود، درنتیجه معاوضه تغییر کند، و ج . تفاوتهاي موجود در بندهاي ” الف“ یا ” ب“، نسبت به ارزش منصفانه داراییهای معاوضه شده قابل توجه باشد.
برای تعیین محتواي تجاري معاوضه، ارزش اقتصادي قسمتی از عملیات واحد تجاری که معاوضه به آن مربوط است، بايد براساس جریانهای نقدی پس از مالیات محاسبه شود.
مبنای قیمت گذاری دارایی تحصیل شده از طریق معاوضه (به ترتیب):
- ارزش منصفانه دارایی واگذار شده با در نظرگرفتن مبلغ وجه نقد يا معادل نقد انتقال يافته (تعیین شده بهگونهاي اتکاپذیر)
- ارزش منصفانه دارایی تحصیل شده (اگر اتکاپذیرتر از ارزش منصفانه دارایی واگذار شده باشد)
- ارزش دفتری دارایی واگذار شده (اگر ارزش منصفانه دارایی واگذار شده و تحصیل شده بهگونهاي اتکاپذیر قابل تعیین نباشد)
سرقفلي ايجاد شده در واحد تجاري
منبعي قابل کنترل نيست =منافع اقتصادي مشخصي ايجاد نمي کند و بهاي تمام شده آن نيز به گونه اي اتکاپذير قابل اندازه گيري نيست = اگر چه به منافع اقتصادي کمک مي کند ليکن حائز معيارهاي شناخت نبوده و بعنوان دارايي شناسايي نمي شود.
اندازه گيري بهاي تمام شده دارايي نامشهود به گونه اي قابل اتکا
شيوه تحصيل
|
بهاي تمام شده
|
4. ايجاد شده در واحد تجاري
|
برای ارزيابي اينکه دارايي نامشهود ايجاد شده داخلي حائز معيارهاي شناخت است، واحد تجاري ايجاد دارايي را در دو گروه زير طبقهبندي ميکند:
مرحله تحقیق: هزینه دوره
مرحله توسعه: درصورت احراز شرایط استاندارد←دارایی نامشهود
|
دلایل ناتوانی در شناخت دارایی نامشهود ایجاد شده:
الف . دشواري تعيين وجود و زمان ايجاد يک دارايي قابل تشخيص که منافع اقتصادي آتي مورد انتظار را ايجاد خواهد کرد، و ب . دشواري تعيين بهاي تمام شده دارايي بهگونهاي اتکاپذير.
تحقیق = پژوهشي نو و برنامهريزي شده است که با هدف کسب دانش علمي يا فني جديد انجام ميشود. مخارج تحقيق يا مخارجي که در مرحله تحقيقاتي يک پروژه داخلي واقع ميشود در هنگام وقوع بايد به عنوان هزينه شناسايي گردد زیرا واحد تجاري، در مرحله تحقيق يک پروژه داخلي، نميتواند وجود دارايي نامشهودي را که منافع اقتصادي آتي ايجاد خواهد کرد، اثبات کند.
نمونههايي از فعاليتهاي تحقيق
الف. فعاليتهايي با هدف دستيابي به دانش جديد، ب . جستجو براي ارزيابي و انتخاب نهايي موارد کاربرد يافتههاي تحقيق يا ساير دانشها، ج . جستجوي جايگزينهايي براي مواد، تجهيزات، محصولات، فرايندها، سيستمها يا خدمات، و د . فرمولـه کردن، طراحي، ارزيابي و انتخاب نهايي جايگزينهاي ممکن براي مواد، تجهيزات، محصولات، فرايندها، سيستمها يا خدمات جديد يا بهبود يافته.
توسعه = بکارگيري دستاوردهاي تحقيقاتي يا ساير دانشها در قالب يک برنامه يا طرح براي توليد مواد، تجهيزات، محصولات، فرايندها، سيستمها يا خدمات جديد، يا بهسازي اساسي مواردي که قبلاً توليد يا ارائه گرديده و يا استقرار يافته است، پيش از آغاز توليد يا کاربرد تجاري.
شرایط شناخت مخارج توسعه به عنوان دارایی نامشهود
الف . امکانپذيري تکميل دارايي نامشهود از نظر فني، به گونهاي که براي استفاده يا فروش آماده شود. ب . قصد واحد تجاري براي تکميل دارايي نامشهود و استفاده يا فروش آن. ج . توانايي واحد تجاري براي استفاده يا فروش دارايي نامشهود. د . ايجاد منافع اقتصادي آتي توسط دارايي نامشهود. ازجمله، واحد تجاري بتواند وجود بازار براي دارايي نامشهود يا محصول آن و سودمندي آن در صورت استفاده داخلي را اثبات کند. ﻫ . دسترسي به منابع کافي فني، مالي و ساير منابع براي تکميل، توسعه و استفاده يا فروش دارايي نامشهود. و . توانايي واحد تجاري براي اندازهگيري مخارج قابل انتساب به دارايي نامشهود بهگونهاي اتکاپذير طي دوره توسعه
نمونههايي از فعاليتهاي توسعه
الف. طراحي، ساخت و آزمايش نمونهها و مدلها قبل از مرحله توليد يا استفاده، ب . طراحي تجهيزات، الگوها و قالبها براساس فناوري جديد، ج . طراحي، ساخت و بهرهبرداري از تجهيزات نمونهسازي در حدي که از نظر اقتصادي، توليد تجاري تلقي نشود، و د . طراحي، ساخت و آزمايش جايگزين انتخابي براي مواد خام، تجهيزات، محصولات، فرايندها، سيستمها يا خدمات جديد يا بهسازي شده.
علايم تجاري، حق نشر و اقلام داراي ماهيت مشابه ايجاد شده در داخل واحد تجاري
مخارج انجام شده براي علايم تجاري، حق نشر و اقلام داراي ماهيت مشابه ايجاد شده در داخل واحد تجاري را نميتوان از مخارج گسترش کلي فعاليتهاي تجاري متمايز کرد. بنابر اين، چنين اقلامي به عنوان دارايي نامشهود شناسايي نميشوند.
بهاي تمام شده دارايي نامشهود ايجاد شده در واحد تجاري
بهاي تمام شده يک دارايي نامشهود ايجاد شده در واحد تجاري، شامل مجموع مخارج واقعشده از تاريخي ميباشد که دارايي نامشهود براي اولين بار معيارهاي شناخت اشاره شده در استاندارد را احراز ميکند. بهاي تمام شده يک دارايي نامشهود ايجاد شده در واحد تجاري شامل تمام مخارج ضروري است که بطور مستقيم يا براساس مباني تخصيص معقول و يکنواخت قابل انتساب به ايجاد، توليد و آماده سازي دارايي براي استفاده مورد نظر مديريت ميباشد.
نمونههايي از مخارج قابل انتساب به شرح زير است:
الف. مواد و خدمات استفاده شده براي ايجاد دارايي نامشهود، ب . حقوق و مزاياي کارکناني که در ايجاد دارايي نقش داشتهاند، ج . مخارج ثبت حقوق قانوني، د . استهلاک حق اختراع و حق امتيازي که براي ايجاد دارايي نامشهود بکار ميرود، و ﻫ . استهلاک داراييهاي ثابت مشهود مورد استفاده در ايجاد دارايي نامشهود.
مخارج اداري و عمومي و فروش
مخارج اداري و عمومي و فروش در بهاي تمام شده داراييهاي نامشهود ايجاد شده در داخل واحد تجاري منظور نميشود مگر اينكه بتوان اين مخارج را به طور مستقيم با تحصيل دارايي يا آمادهسازي آن براي استفاده مورد نظر ارتباط داد. زيانهاي عملياتي اوليه كه تا قبل از رسيدن به سطح عملكرد برنامهريزي شده دارايي ايجاد شود، هزينههاي ناشي از عدم كارايي و مخارج آموزش كاركنان جهت استفاده عملياتي از دارايي، در بهاي تمام شده دارايي نامشهود ايجاد شده در داخل واحد تجاري منظور نميشود.
شناخت هزينه = مخارج فعلي - مخارج گذشته -مخارج بعدي
شناخت هزينه مخارج فعلي = بايد در زمان وقوع هزينه شوند مگر آنکه:
- بخشي از مخارج دارايي نامشهود را تشکيل دهد که داراي معيارهاي شناخت باشد.
- آن قلم در يک ترکيب تجاري از نوع تحصيل کسب شده باشد و نتوان آنرا بعنوان دارايي نامشهود شناسايي نمود که در اين حالت مخارج بعنوان بخشي از مبلغ قابل انتساب به سرقفلي در تاريخ تحصيل را تشکيل مي دهد.
نمونه مخارجي كه در زمان وقوع به عنوان هزينه شناسايي ميشود:
الف. مخارج قبل از تأسيس يك واحد يا فعاليت جديد و مخارج راهاندازي ماشينآلات طي دوره قبل از توليد يا فعاليت در حد ظرفيت عملي مگر درمواردي كه اين مخارج طبق استاندارد شماره 11 به حساب دارايي ثابت مشهود منظور ميشود. ب . مخارج تأسيس از قبيل مخارج حقوقي براي تهيه اساسنامه و شركتنامه، حقمشاوره و مخارج ثبت. ج . مخارج فعاليتهاي آموزشي. د . مخارج تبليغات. ﻫ . مخارج تغيير مكان يا سازماندهي مجدد تمام يا بخشي از يك واحد تجاري.
شناخت هزينه مخارج گذشته
مخارج مربوط به تحصيل يا ايجاد اقلام نامشهود كه در صورتهاي مالي قبلي به عنوان هزينه شناسايي شده است، نبايد بعداً به عنوان بخشي از بهاي تمام شده يك دارايي نامشهود شناسايي شود.
اندازه گيري دارايي نامشهود پس از شناخت اوليه
واحد تجاري بايد يکي از دو روش زیر را به عنوان رويه حسابداري خود انتخاب کند و آن را در مورد تمام اقلام يک طبقه دارايي نامشهود بکار گيرد: بهاي تمامشده و تجديد ارزيابي
اندازه گيري دارايي نامشهود پس از شناخت اوليه - بهاي تمامشده
دارايي نامشهود پس از شناخت اوليه بايد به بهاي تمام شده پس از كسر استهلاك انباشته و هرگونه كاهش ارزش انباشته منعكس شود.
اندازه گيري دارايي نامشهود پس از شناخت اوليه - تجديد ارزيابي
- پس از شناخت اوليه دارايي نامشهود، چنانچه ارزش منصفانه به گونهاي اتکاپذير قابل اندازهگيري باشد بايد آن را به مبلغ تجديد ارزيابي (ارزش منصفانه در تاريخ تجديد ارزيابي) پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته بعدي، ارائه کرد.
- تجديد ارزيابي بايد به طور منظم انجام شود تا اطمينان حاصل گردد مبلغ دفتري، تفاوت با اهميتي با ارزش منصفانه در تاريخ ترازنامه ندارد.
- شرايط ارزيابي و نحوه انعکاس در صورتهاي مالي تابع مفاد استاندارد شماره 11 و این استاندارد است.
شرايط ارزيابي = اعمال روش تجديد ارزيابي در مورد داراييهاي نامشهودي که قبلاً معيارهاي شناخت به عنوان دارايي را احراز نکردهاند، مجاز نيست.
روش تجديد ارزيابي پس از شناخت اوليه دارايي به کار ميرود.
چنانچه به دليل احراز نشدن معيارهاي شناخت طي بخشي از فرايند ايجاد دارايي، تنها بخشي از مخارج آن به عنوان دارايي شناسايي شده باشد، روش تجديد ارزيابي ميتواند براي کل دارايي به کار رود. روش تجديد ارزيابي ميتواند براي دارايي نامشهود تحصيلشده از طريق کمکهاي بلاعوض دولت بکار رود. براي داراييهاي نامشهود عموماً تعيين ارزش منصفانه بهگونهاي قابلاتکا امکانپذير نيست.
مثال: نامهاي تجاري، حق نشر و تکثير آثار فرهنگي و هنري، حق اختراع يا علايم تجاري (به دلیل منحصر بفرد بودن)، و قراردادهای بین خريداران و فروشندگان خاص و معاملات غير مکرر (به این دليل که قيمتي که براي يک دارايي پرداخت ميشود ممکن است شواهد کافي براي ارزش منصفانه دارايي ديگر فراهم نکند). چنانچه در يک طبقه از داراييهاي نامشهود تجديد ارزيابي شده، به دليل قابلاتکا نبودن ارزش منصفانه، تجديد ارزيابي يک قلم دارايي نامشهود امکانپذير نباشد، آن دارايي بايد به بهاي تمام شده پس از کسر استهلاک انباشته و کاهش ارزش انباشته منعکس شود.
عمر مفيد = عبارت است از :
الف. مدت زمانيكه انتظار ميرود يك دارايي، مورد استفاده واحد تجاري قرار گيرد، يا ب. تعداد توليد يا ساير واحدهاي مقداري مشابه كه انتظار ميرود در فرايند استفاده از دارايي توسط واحد تجاري تحصيل شود. واحد تجاري بايد معين يا نامعين بودن عمر مفيد يک دارايي نامشهود را ارزيابي کند و درصورت معين بودن، مدت آن، يا تعداد توليد يا ساير معيارهاي مشخصکننده عمر مفيد را تعيين نمايد. واحد تجاري در صورتي بايد عمر مفيد دارايي نامشهود را نامعين تلقي کند که برمبناي تحليل کليه عوامل مربوط، نتواند براي دورهاي که انتظار ميرود دارايي، جريان نقدي ورودي ايجاد نمايد، محدودهاي پيشبيني کند. دارايي نامشهود با عمر مفيد معين مستهلک ميگردد ولي دارايي نامشهود با عمر مفيد نامعين مستهلک نميگردد
عوامل موثر در تعيين عمر مفيد دارايي نامشهود:
الف. استفاده مورد انتظار واحد تجاري از دارايي، ب . چرخه عمر محصول مرتبط با دارايي و اطلاعات عمومي درخصوص برآورد عمر مفيد انواع داراييهاي مشابه و با کاربرد مشابه، ج . نابابي دارايي بر اثر مسائل فني، تغييرات فناوري، مسائل تجاري يا ساير دلايل، د . سطح مخارج نگهداري لازم به منظور كسب منافع اقتصادي آتي مورد انتظار از دارايي با توجه به توان و قصد واحد تجاري براي رسيدن به سطح مزبور، ﻫ . ثبات صنعتي که دارايي در آن مورد استفاده قرار ميگيرد يا تغيير در تقاضاي بازار براي محصولات و خدمات توليد شده به وسيله دارايي، و . اقدامات مورد انتظار رقباي فعلي و بالقوه، مراجع دولتي و ديگران، ز . دوره كنترل بر دارايي و محدوديتهاي قانوني يا موارد مشابه آن درخصوص استفاده از دارايي مانند وجود تاريخ انقضاي قرارداد اجاره، ح . قابليت تمديد حقوق ناشي از دارايي نامشهود مور نظر، و ط . ميزان وابستگي عمر مفيد دارايي به عمر مفيد ساير داراييهاي واحد تجاري.
نکاتی راجع به عمر مفيد دارایی نامشهود
اصطلاح «نامعين» به معني «نامحدود» نيست. عمر مفيد دارايي نامشهود تنها منعکسکننده آن بخش از مخارج آتي مورد نياز براي نگهداري دارايي در سطح عملکرد استاندارد آن و توانايي و قصد واحد تجاري براي رسيدن به آن سطح است. سطح عملکرد استاندارد در زمان برآورد عمر مفيد دارايي تعيين ميشود. با توجه به تغييرات سريع در فناوري، احتمال ميرود عمر مفيد نرمافزار رايانهاي و بسياري ديگر از داراييهاي نامشهود کوتاه باشد. وجود ابهام، دليل موجهي براي برآورد محتاطانه عمر مفيد دارايي است، اما انتخاب عمر مفيدي که بطور غير واقعبينانه کوتاه است را توجيه نميکند.
نکاتی راجع به عمر مفيد دارایی نامشهود ناشي از حقوق قراردادي يا ساير حقوق قانوني
عمر مفيد این داراییها نبايد بيشتر از دوره حقوق مذکور باشد، اما ممکن است با توجه به دوره مورد انتظار استفاده از دارايي توسط واحد تجاري، کوتاهتر باشد. اگر حقوق قراردادي يا ساير حقوق قانوني براي دوره محدودي باشد که قابل تمديد است، عمر مفيد دارايي نامشهود تنها در صورتي شامل دوره (هاي) قابل تمديد خواهد بود که شواهد پشتيبانيکننده تمديد دوره، بدون صرف مخارج عمده توسط واحد تجاري، وجود داشته باشد.
تاثیر عوامل اقتصادي و قانوني بر عمر مفيد دارایی نامشهود
عوامل اقتصادي و قانوني ممکن است بر عمر مفيد دارايي نامشهود اثر گذارد. عوامل اقتصادي تعيينکننده طول دورهاي است که منافع اقتصادي آتي توسط واحد تجاري کسب ميشود. عوامل قانوني ممکن است طول دورهاي که واحد تجاري اين منافع را کنترل مينمايد، محدود کند. عمر مفيد دارايي، دوره کوتاهتر تعيين شده توسط اين عوامل است.
وجود عوامل زير، ازجمله مواردي است که بيانگر توان واحد تجاري براي تمديد حقوق قراردادي يا ساير حقوق قانوني بدون صرف مخارج عمده است:
الف . شواهدي، احتمالاً برمبناي تجربه، وجود داشته باشد که حقوق قراردادي يا ساير حقوق قانوني تمديد خواهد شد. اگر تمديد مشروط به موافقت يک شخص ثالث است، شواهدي در مورد کسب موافقت وي نيز وجود داشته باشد، ب . شواهدي درخصوص تأمين شرايط لازم براي تمديد وجود داشته باشد، و
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد معين دوره و روش استهلاک
• مبلغ استهلاکپذير دارايي نامشهود با عمر مفيد معين بايد برمبنايي سيستماتيک طي عمر مفيد آن مستهلک شود. • محاسبه استهلاک بايد از زماني شروع شود که دارايي براي استفاده آماده باشد، يعني زماني که دارايي در موقعيت و شرايط لازم براي استفاده موردنظر مديريت قرار دارد. • محاسبه استهلاک از زماني که دارايي برکنار يا واگذار ميشود يا زماني که به عنوان آماده براي فروش نگهداري ميشود، هر کدام مقدم باشد، بايد متوقف شود. • روش استهلاک بايد الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار دارايي توسط واحد تجاري را منعکس کند. چنانچه آن الگو به نحو اتکاپذير قابل تعيين نباشد بايد از روش خط مستقيم استفاده شود.
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد معين دوره و روش استهلاک
• روشهاي متفاوتي را ميتوان جهت تخصيص سيستماتيك مبلغ استهلاكپذير يك دارايي طي عمر مفيد آن بكار گرفت. اين روشها شامل خط مستقيم، نزولي و مجموع آحاد توليد است. • روش مورد استفاده براي دارايي، بر مبناي الگوي مصرف منافع اقتصادي آتي مورد انتظار انتخاب ميشود و به طور يكنواخت طي دورههاي مختلف اعمال ميشود مگر اينكه در الگوي مزبور تغييري حاصل شود. • استهلاك معمولاً بهعنوان هزينه شناسايي ميشود. با اين حال در برخي شرايط، منافع اقتصادي دارايي به جاي اينكه منجر به هزينه شود، در توليد ساير داراييهاي واحد تجاري جذب ميشود. در اين موارد، استهلاك بخشي از بهاي تمام شده اين داراييها را تشكيل ميدهد و به مبلغ دفتري آنها اضافه ميشود. براي مثال استهلاك داراييهاي نامشهود مورد استفاده در فرايند توليد، به مبلغ دفتري موجودي مواد و كالا اضافه ميشود.
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد معين ارزش باقيمانده = ارزش باقيمانده يك دارايي نامشهود با عمر مفيد معين بايد صفر فرض شود مگر اينكه:
الف . شخص ثالثي خريد دارايي را با قيمت مشخص در پايان عمر مفيد آن تعهد كرده باشد، يا ب . ارزش باقيمانده را بتوان بهگونهاي اتكاپذير اندازهگيري كرد.
مبلغ استهلاكپذير يك دارايي نامشهود با عمر مفيد معين پس از كسر ارزش باقيمانده آن تعيين ميشود. وجود ارزش باقيمانده متضمن اين است که واحد تجاري انتظار دارد دارايي نامشهود را قبل از پايان عمر اقتصادي آن واگذار كند. ارزش باقيمانده يک دارايي نامشهود برمبناي مبلغ قابل بازيافت ناشي از واگذاري آن برآورد ميشود. اين مبلغ، در تاريخ برآورد، برمبناي قيمت فروش دارايي مشابهي که عمر مفيد آن خاتمه يافته و تحت شرايط مشابهي مورد استفاده قرار گرفته است، تعيين ميشود.
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد معين بررسي ادواري دوره و روش استهلاک
وجود تفاوت قابل ملاحظه اي بين عمر مفيد برآوردي جديد و برآوردهاي قبلی = تغيير دوره استهلاک
وجود تغيير قابل ملاحظه اي در الگوي جريان منافع اقتصادي مورد انتظار دارايي = تغيير روش استهلاک
درهر دو مورد = تعديل سهم استهلاک دوره جاري و دوره هاي آتي
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد نامعين = دارايي نامشهود با عمر مفيد نامعين نبايد مستهلک شود. واحد تجاري بايد آزمون کاهش ارزش دارايي نامشهود با عمر مفيد نامعين را از طريق مقايسه مبلغ بازيافتني با مبلغ دفتري آن در مقاطع زير انجام دهد:
الف. به صورت سالانه، و ب. هنگامي که شواهدي در خصوص کاهش ارزش دارايي نامشهود وجود داشته باشد.
داراييهاي نامشهود با عمر مفيد نامعين - بررسي عمر مفيد
- عمر مفيد دارايي نامشهودي که مستهلک نميشود بايد در هر دوره بررسي شود تا اطمينان حاصل گردد رويدادها و شرايط همچنان از نامعين بودن عمر مفيد آن دارايي پشتيباني ميکنند. در غير اين صورت، تغيير در ارزيابي عمر مفيد از نامعين به معين بايد به عنوان تغيير در برآورد حسابداري محسوب شود.
- ارزيابي مجدد عمر مفيد يک دارايي نامشهود از نامعين به معين، بيانگر آن است که ارزش دارايي ممکن است کاهش يافته باشد. درنتيجه، واحد تجاري کاهش ارزش دارايي را از طريق مقايسه مبلغ بازيافتني با مبلغ دفتري آن آزمون ميکند و هرگونه مازاد مبلغ دفتري بر مبلغ بازيافتني را به عنوان زيان کاهش ارزش شناسايي ميکند.
- قابليت بازيافت مبلغ دفتري ـ زيان كاهش ارزش
واحد تجاري بايد در تاريخ گزارشگري مالي، اين موضوع را بررسي کند که آيا شواهدي دال بر کاهش در ارزش دارايي نامشهود وجود دارد يا خير. در صورت وجود چنين شواهدي، بايد مبلغ بازيافتني دارايي برآورد شود. چنانچه مبلغ بازيافتني دارايي کمتر از مبلغ دفتري باشد، مبلغ دفتري بايد از طريق ايجاد ذخيره در حسابها به مبلغ بازيافتني کاهش داده شود مگر اينکه شواهدي در مورد موقتي بودن اين کاهش وجود داشته باشد. بررسي مزبور در مورد داراييهايي که آماده بهره برداري نيست و داراييهايي که عمر مفيد آنها نامعين ميباشد، از اهميت بيشتري برخوردار است.
قابليت بازيافت مبلغ دفتري ـ زيان كاهش ارزش
بهاي تمام شده يك قلم دارايي نامشهود معمولاً طي عمر مفيد دارايي بازيافت ميشود. امادر شرايطي ممكن است ميزان منافع مورد انتظار يك دارايي نامشهود كاهش يابد به گونهاي كه مبلغ بازيافتني دارايي از مبلغ دفتري آن كمتر شود.
شرايطي كه به تنهايي يا در مجموع در صورت تداوم طي چند سال متوالي ممكن است منجر به كاهش دائمي در ارزش دارايي شود به اين شرح است :
الف. بلااستفاده ماندن دارايي، ب . زياندهي عملياتي دارايي، ج . جريانهاي نقدي منفي ناشي از دارايي، د . تغييرات قانوني يا محيطي مؤثر بر قابليت بازيافت مبلغ دفتري دارايي، و ﻫ . تغييرات ساختاري در شرايط اقتصادي.
بركناري و واگذاري = دارايي نامشهود بايد در زمان واگذاري يا هنگامي كه هيچگونه منافع اقتصادي آتي از بکارگيري يا واگذاري آن انتظار نميرود، از ترازنامه حذف شود.
سود يا زيان ناشي از حذف يك دارايي نامشهود كه معادل تفاوت عوايد خالص حاصل از واگذاري و مبلغ دفتري دارايي است بايد بهعنوان درآمد يا هزينه غير عملياتي در سود و زيان شناسايي شود. واگذاري دارايي نامشهود، ممکن است به روشهاي گوناگون (مانند فروش، اجاره سرمايهاي يا اهدا) صورت گيرد. جهت تعيين تاريخ واگذاري دارايي، واحد تجاري از معيارهاي شناسايي درآمد عملياتي ناشي از فروش کالا طبق استاندارد حسابداري شماره 3 استفاده ميکند. براي فروش و اجاره مجدد داراييهاي نامشهود، استاندارد حسابداري شماره 21 بکار گرفته ميشود.
دارايي نامشهودي كه از استفاده فعال بركنار و به قصد واگذاري نگهداري ميشود، به مبلغ دفتري در تاريخ بر كناري، منعکس ميگردد. مبلغ بازيافتني دارايي مزبور حداقل در تاريخ هر ترازنامه بررسي و هرگونه زيان كاهش ارزش (يا برگشت زيان كاهش ارزش قبلي) شناسايي ميشود. در صورتي که واحد تجاري طبق معيارهاي شناخت، مخارج جايگزيني بخشي از يک دارايي نامشهود را در مبلغ دفتري آن منظور کند، مبلغ دفتري بخش جايگزين شده حذف ميشود. چنانچه واحد تجاري نتواند مبلغ دفتري بخش جايگزين شده را تعيين کند، ممکن است از مخارج جايگزيني به عنوان شاخص بهاي تمام شده بخش جايگزين شده در زمان تحصيل يا ايجاد در داخل واحد تجاري استفاده کند.
مابهازاي دريافتني حاصل از واگذاري يک دارايي نامشهود به ارزش منصفانه آن شناسايي ميشود. اگر دريافت مابهازاي ناشي از واگذاري به دورههاي آينده موکول شود مابهازاي دريافتني معادل قيمت نقدي آن شناسايي ميشود. تفاوت بين مبلغ اسمي و معادل قيمت نقدي مابهازاي قابل دريافت به عنوان درآمد شناسايي ميشود. محاسبه استهلاک دارايي نامشهود با عمر مفيد معين، در صورت عدم استفاده از آن متوقف نميگردد، مگر اينکه دارايي به طور کامل مستهلک شده باشد يا براي فروش نگهداري شود.
افشا = واحد تجاري بايد موارد زير را به تفکيک داراييهاي نامشهود ايجاد شده در واحد تجاري و ساير داراييهاي نامشهود در صورتهاي مالي افشا کند :
الف . معين يا نامعين بودن عمر مفيد و در صورت معين بودن، عمر مفيد يا نرخهاي استهلاک بکار رفته، ب . روش استهلاک داراييهاي نامشهود با عمر مفيد معين، ج . صورت تطبيق ناخالص مبلغ دفتري، استهلاك انباشته و كاهش ارزش انباشته در ابتدا و انتهاي دوره كه بر حسب مورد نشاندهنده موارد زير باشد :
اضافات ،واگذاري و بركناري ،زيان كاهش ارزش شناسايي شده در صورت سود و زيان ،برگشت زيانهاي كاهش ارزش قبلي در صورت سود و زيان ، افزايش و كاهش ناشي از تجديد ارزيابي ،استهلاك دوره ،خالص تفاوتهاي ارزي ناشي از تسعير صورتهاي مالي يك واحد مستقل خارجي ،ساير تغييرات در مبلغ دفتري طي دوره.
هرطبقه از داراييهاي نامشهود شامل گروهي از داراييها با ماهيت و كاربرد مشابه در عمليات واحد تجاري است. نمونه اين طبقات جداگانه به قرار زير است: حق اختراع، حق تاليف و حق تکثير، سرقفلي محل كسب (حق كسب، پيشه يا تجارت)، علامت تجاري و نام تجاري، حق امتياز و فرانشيز، نرمافزار رايانهاي، حق استفاده از خدمات عمومي، فرمولها، مدلها و طرحها،و داراييهاي نامشهود در جريان ايجاد. - واحد تجاري ماهيت و ميزان تغيير در برآورد حسابداري را كه اثر با اهميتي بر دوره جاري داشته يا انتظار ميرود اثر با اهميتي بر دورههاي بعدي داشته باشد،
نظرات شما عزیزان: